خلاصه ماشینی:
"موضوع اصلی و شاید اصلیترین پرسش در موضوع حمله به یک قرارگاه مرزی مصر این است که کدام یک از بازیگران مهم منطقهای از این عملیات سود میبرند؟آیا میتوان پذیرفت اسلامگراها چند هفته پس از روی کار آمدن نمایندگان اخوان المسلمین در مصر آن هم پس از یک دوره کشمکش بسیار خستهکننده،اقدام به ایجاد یک چالش بزرگ ملی در مرز این کشور با فلسطین اشغالی کنند که در میان مدت نه تنها مصر را از اسراییل دور نخواهد کرد،بلکه همه بازیگران برای تحکیم موقعیت روابط قاهره با تلآویو(حداقل در فاز امنیتاش)وارد عمل خواهند شد؟این عمل با فهم مجموعه غیر محدود پیامدهایش تنها از عهده کسانی برمیآید که به قصد تیره کردن روابط فلسطینیها با مصر(به ویژه باریکه غزه و جنبش حماس)و ایمنسازی مرزهای مشترک مصر با فلسطین اشغالی و در همین چارچوب مشروع جلوه دادن هرگونه عملیات تعقیب و گریز علیه اسلامگراهای واقعا ضد صهیونیست و تحت فشار قرار دادن آنها در همه سطوح،اقدام به طراحی&%04602MTMG046G% این عملیات کرده است.
آیا آنها قصد دارند به این فرمول رژیم صهیونیستی جامه عمل بپوشانند که حال که مصر از دایره کنترل و مدیریت ایالات متحده و اسراییل خارج شده و یا در حال خروج است،سوریه باید از دایره رویارویی با اسراییل خارج شود تا موازنه قوای منطقه از سقف ظرفیتها و قابلیتهای رژیم صهیونیستی فراتر نرود؟ از سوی دیگر مگر شکار تندروها و سلفیها در شبکههای اطلاعاتی و امنیتی برای انجام عملیات خشونتبار علیه منافع کشور هدف کار دشواری محسوب میشود؟تئوری یک بستر و دو رویا مگر فقط در چین دوره چون لای و مائو قابلیت اجرا داشت؟همسو شدن نیروهای تندرو و سلفیهای افراطی با شبکههای هوشیار و برنامهریز جهانی به منظور دستیابی هر دو طرف به هدف مورد علاقهشان کاری است پرسابقه و اتفاقا پر اشتیاق است."