چکیده:
اتخاذ بسیاری از تصمیمات در اخلاق پزشکی به ویژه در ملاحظات اخلاقی آغاز و پایان حیات به تعریف ما از انسان و جایگاه اخلاقی او بستگی دارد. برای شخص انگاشتن فردی از گونه انسانی ملاک های گوناگونی مطرح شده است از جمله: زمان لقاح، لانه گزینی در رحم، تکامل سیستم حسی و عصبی، حرکت جنین در رحم مادر، تولد و آگاهی. زمان تبدیل موجود انسانی به شخص در دیدگاه های مختلف متفاوت است. در باور ادیان ابراهیمی انسان علاوه بر ابعاد جسمانی دارای جنبه های روحانی نیز بوده و با استناد به همین امر می توان شان اخلاقی او را تعریف نمود. در این دیدگاه شخص انگاری موجود انسانی هم زمان با روح دارشدن او معنا می یابد، اما روح و نحوه ولوج آن به بدن پدیده ای غیر مادی است. این سخن به معنای نفی تاثیر و ارتباط این پدیده یا تقارن آن با برخی آثار مادی و جسمانی در انسان نیست. پس، این احتمال وجود دارد که به جهت ارتباط تنگاتنگ روح با بدن، بتوان بروز تحولاتی در جسم را مشخص نمود که از طریق آن ها بتوان زمان ولوج روح را حدس زد یا چنین ادعا کرد که برای روح دارشدن جنین رسیدن به حد خاصی از تکامل جسمانی لازم است. در این راستا امکان طرح این پرسش فراهم می آید که گرچه رویکرد فقه اسلامی به مساله ولوج روح و تعیین زمان حدود 120 روزگی جنین برای وقوع چنین امری، رویکردی عملگرایانه و با توجه به اهمیت حیات انسان در دین اسلام است، اما آیا می توان پس از آنکه جنین از لحاظ فیزیکی کامل شد او را برای پذیرش روح آماده دانست و از آن زمان او را شخص انسانی به حساب آورد و به تبع آن کلیه آثار و تبعات اخلاقی مترتب بر شخص را بر او وارد دانست؟
خلاصه ماشینی:
"دﺳﺘﻪ ﻧﺨﺴﺖ ﺑﺮ اﻳﻦ ﻋﻘﻴﺪهاﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﻼک اﺻﻠﻲ ﺑﺮای اﻳﻦﻛﻪ ﺑﺘﻮان ﻓﺮدی از ﮔﻮﻧﻪ اﻧﺴﺎﻧﻲ31 را ﻳﻚ ﺷﺨﺺ ﺑﻪ ﺣﺴﺎب آورد و ﺑﺮای او ﺷﺄن و ﺟﺎﻳﮕﺎه اﺧﻼﻗﻲ ﻗﺎﺋﻞ ﺷﺪ، ﺑﺎ ﺗﻜﻴﻪ ﺑﺮ وﻳﮋﮔﻲﻫﺎی ﺳﺎل ﺷﺸﻢ، ﺷﻤﺎره ﺑﻴﺴﺖ و ﻳﻚ، ﭘﺎﻳﻴﺰ 1931 58 / ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ اﺧﻼق ﭘﺰﺷﻜﻲ ﺳﺎﻳﻜﻮﺳﻮﻣﺎﺗﻴﻚ اﻧﺴﺎن، ﺗﻮان درک او از وﺟﻮد ﺧﻮدش اﺳﺖ و ﺗﻔﺎوت ﻣﻴﺎن ﻳﻚ ﺷﺨﺺ و ﻏﻴﺮﺷﺨﺺ در ارزﺷﻲ ﻧﻬﻔﺘﻪ اﺳﺖ ﻛﻪ اﻓﺮاد از ﻃﺮﻳﻖ آﮔﺎﻫﻲﺷﺎن ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ آﻧﭽﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ و از راه ﺗﻜﺎﻣﻞ ﺧﻮدآﮔﺎﻫﻲ ﻓﺮدی و ﻧﺤﻮه اﺑﺮاز آن، ﺑﻪ زﻧﺪﮔﻲ ﺧﻮد ﻣﻲدﻫﻨﺪ.
اﻣﺎ آﻧﭽﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﻲﺷﻮد ﺗﺎ اﻳﻦ ﻣﻔﻬﻮم ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار ﮔﻴﺮد اﻳﻦ ﭘﺮﺳﺶ اﺳﺖ ﻛﻪ آﻳﺎ ﻣﻘﺼﻮد از روح، واﻗﻌﻴﺘﻰ ﻣﺠﺮد و ﻣﺎ ورای ﻃﺒﻴﻌﻰ اﺳﺖ ﻛﻪ زﻣﺎن وﻟﻮج و ﻧﻔﺦ ﺳﺎل ﺷﺸﻢ، ﺷﻤﺎره ﺑﻴﺴﺖ و ﻳﻚ، ﭘﺎﻳﻴﺰ 1931 09 / ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ اﺧﻼق ﭘﺰﺷﻜﻲ آن ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ وﺳﻴﻠﻪ اوﻟﻴﺎی ﻣﻌﺼﻮﻣﺎن )ع( ﻣﺸﺨﺺ ﻣﻰﺷﻮد ﻳﺎ ﻣﺮاد از آن، ﺣﻴﺎت ﺣﻴﻮاﻧﻰ ﻳﺎ اﻣﺮ ﻃﺒﻴﻌﻰ دﻳﮕﺮی اﺳﺖ ﻛﻪ ﺟﻨﻴﻦ ﻃﻲ ﻣﺮاﺣﻞ رﺷﺪ ﺧﻮد و ﭘﺲ از ﺧﺮوج از ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺣﻴﺎت ﻧﺒﺎﺗﻰ، وارد آن ﻣﻰﺷﻮد؟ )اﻣﺎﻣﻲ، 1931 ش.
ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ آﻧﭽﻪ اﻣﺮوزه ﻋﻠﻢ ﺟﻨﻴﻦﺷﻨﺎﺳﻲ ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﺪ اﻣﻜﺎن ﻃﺮح اﻳﻦ ﭘﺮﺳﺶ وﺟﻮد دارد ﻛﻪ آﻳﺎ ﻣﻲﺗﻮان ﭘﺲ از اﺗﻤﺎم 8 ﻫﻔﺘﮕﻲ ﻛﻪ ﺟﻨﻴﻦ از ﻟﺤﺎظ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﻛﺎﻣﻞ ﺷﺪه اﺳﺖ و آﻣﺎدﮔﻲ ﭘﺬﻳﺮش روح را دارد او را ﺷﺨﺺ ﺑﻪ ﺣﺴﺎب آورد و ﺑﻪ ﺗﺒﻊ آن ﻛﻠﻴﻪ آﺛﺎر و ﺗﺒﻌﺎت اﺧﻼﻗﻲ ﻣﺘﺮﺗﺐ ﺑﺮ ﻓﺮد اﻧﺴﺎﻧﻲ را ﺑﺮ او ﺻﺎدق ﺳﺎل ﺷﺸﻢ، ﺷﻤﺎره ﺑﻴﺴﺖ و ﻳﻚ، ﭘﺎﻳﻴﺰ 1931 59 / ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ اﺧﻼق ﭘﺰﺷﻜﻲ داﻧﺴﺖ؟ ﻳﺎ ﻣﻲﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﻣﻴﺎن ﺷﺨﺺ اﻧﮕﺎری ﺟﻨﻴﻦ ﭘﺲ از وﻟﻮج روح و ﺣﻔﻆ ﺟﺎﻳﮕﺎه اﺧﻼﻗﻲ او در زﻣﺎﻧﻲ ﭘﻴﺶ از آن ﺗﻔﺎوت ﻗﺎﺋﻞ ﺷﺪ؟ ﻟﻴﻼ اﻓﺸﺎر، ﻓﺮزاد ﻣﺤﻤﻮدﻳﺎن ﺳﺎل ﺷﺸﻢ، ﺷﻤﺎره ﺑﻴﺴﺖ و ﻳﻚ، ﭘﺎﻳﻴﺰ 1931 69 / ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ اﺧﻼق ﭘﺰﺷﻜﻲ ﭘﻲﻧﻮﺷﺖﻫﺎ 1."