چکیده:
مبحث اراده از مقولات مهم و پرجاذبهای است که در برخی از
شاخههای علوم انسانی مطرح بوده و علما هر یک از منظر خود به شرح و تفسیر
آن پرداختهاند. در عرفان اسلامی نیز از جایگاه رفیعی برخوردار است تا آنجا
که این مبحث تا ساحت ربوبی کشیده میشود. در این مقاله ضمن تبیین نظر
برخی عرفا دربارة اراده به این نکته اشاره میشود که چگونه میتوان این
حقیقت به ظاهر متناقض را ــ که از یکسو توصیة بزرگان معرفت به برخورداری و
متصف شدن به آن و از دیگر سو رمز جاودانگی و بقا بعد از فنا در نفی آن است
ــ در کنار یکدیگر نشاند و هر دو را صحیح دانست و در نهایت نظریة امام خمینی
مطرح میگردد مبنی بر اینکه اول بار خالق هستی خواستاری توأم با عطوفت را
نثار مخلوق نموده تا انسان دریابد که سیر به سوی کمال هم «مراد» خداوند
است و هم مقدور انسان و این مطلب هرگز منافاتی با ارادة انسان مقهور نخواهد
داشت.
خلاصه ماشینی:
"در این مقاله ضمن تبیین نظر برخی عرفا دربارة اراده به این نکته اشاره میشود که چگونه میتوان این حقیقت به ظاهر متناقض را ــ که از یکسو توصیة بزرگان معرفت به برخورداری و متصف شدن به آن و از دیگر سو رمز جاودانگی و بقا بعد از فنا در نفی آن است ــ در کنار یکدیگر نشاند و هر دو را صحیح دانست و در نهایت نظریة امام خمینی مطرح میگردد مبنی بر اینکه اول بار خالق هستی خواستاری توأم با عطوفت را نثار مخلوق نموده تا انسان دریابد که سیر به سوی کمال هم «مراد» خداوند است و هم مقدور انسان و این مطلب هرگز منافاتی با ارادة انسان مقهور نخواهد داشت.
در چنین موضع و مرتبتی است که «تفویض» نه تنها مخالف براهین متقن نیست زیرا چنین انسانی ولی کامل و دارای نفس قویای است که قادر بر اعدام و ایجاد، اماته و احیا خواهد بود و «تفویض» قدرت بر چنین انسانی این نتیجه را میدهد که او نیز همة قدرت و اراده و هستی خود را ظل ارادة حق تعالی بداند و اراده نکند مگر آنچه را که او بخواهد حرکتی انجام ندهد ــ چه در خلق و ایجاد و چه در تشریع و تربیت ــ جز آنچه مطابق نظام اصلح و احسن باشد [خمینی 1378: 551] و شاید بتوان یکی از اسرار آیة شریفة «افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد» را بیان این حقیقت عرفانی دانست که گویی خدا در تفویض هم با بندة راستین خود مبادلة محبت میکند در چنین باوری است که راز و رمز خلقت و عبادت دریافته میشود که همه و همه برای رسیدن انسان به جایگاه اصلی و حقیقی خویش که همانا «نفوذ ارادة فاعلة نفس» [خمینی 1378: 325] و محابه و تبادل محبت میان خالق و مخلوق است، تحقق یابد."