چکیده:
رئالیسم ایدهای است شهودی که عموم انسانها آن را به طور صریح یا ضمنی پذیرفتهاند. کمتر کسی هست که وجود اشیای مستقل از ذهن یا ارتباط میان صدق و اوضاع جهان را نپذیرد، اما چگونگی ارتباط زبان با واقعیت محل بحثهای زیادی است. یکی از نظریاتی که با شهود ما سازگاری بیشتری دارد انطباق میان اجزای زبان با عناصر عالم خارج است؛ اما مانند بسیاری دیگر از ایدههای شهودی با تدقیق در این مسئله، ایرادات مهمی به این تلقی ساده از انطباق میان جهان و زبان وارد میشود. هیلاری پاتنم، فیلسوف نامدار معاصر امریکایی، نوعی خاص از رئالیسم را که خود «رئالیسم متافیزیکی» (از این پس بهاختصار، رئالیسم) میخواند و مدعی چنین دیدگاهی دربارة ارتباط زبان و جهان است نقد میکند؛ وی در این راه از استدلالهای مبتنیبر نظریة مدل نیز بهره میگیرد. نظریة مدل بخشی از علم ریاضیات است که روابط میان زبان و تعبیرهای زبان را بررسی میکند. متن حاضر سعی در توضیح، تحلیل، و نقد کمتر فنی و بیشتر شهودی «استدلال جایگشت» دارد که پاتنم علیه رئالیسم طرح کرده است. آنچه پاتنم در این استدلال سعی در نشاندادن آن دارد این است که مدلول یا مصداق عبارات زبان در نگاه رئالیستی قابل تثبیتشدن نیستند.
خلاصه ماشینی:
گام اول استدلال : آن چه درون سر ما می گذرد نمی تواند تعیـین کننـدة مصـداق عبـارات زبانی باشد؛ گام دوم استدلال : «محتوای تعریفی » (intension)١ که مشخص کنندة دامنة مصداق هـای (extension) هر عبارت در هر تعبیر است نمی تواند تعیین کنندة معنای عبارات باشـد؛ زیـرا عبارات منطقا برابر (که در همة جهان های ممکن ، هم دامنه هستند) لزوما هـم معنـا نیسـتند (یکی از دلایلی که به نظر می رسد پاتنم توانایی ارجـاع یـا درواقـع توانـایی تثبیـت مـدلول عبارات را شرط معناداری می داند همین بخش استدلال وی است .
وی برای نشان دادن ایـن امر که مدلول عبارات تثبیت نمی شود استدلال می کند که محتوای تعریفی همان معنا نیست ؛ این یعنی اگر چنین می بود آن گاه توانایی ارجاع ممکن بود.
آخرین نکته این که پاتنم «محتوای تعریفی » را نیز معادل معنا نمی داند وی می نویسد: علت آن که محتوای تعریفی (با معنای ذکرشده ) نمی تواند با معنا این همان باشد آن است که هر دو عبارتی که منطقا معادل اند در همة جهان های ممکن دامنة مصادیق یک سان دارند و درنتیجه محتوای تعریفی یک سانی خواهند داشت ؛ اما نظریه ای که نتواند میان عبارت هایی با معنای مشابه و عبارت هایی که صرفا در منطق و ریاضی برابر هستند تمایز قائل شود به عنوان نظریه ای برای معنا کافی نیست .