چکیده:
چکیده این پژوهش بر آن است تا با استفاده از نظریة تحلیل گفتمان لاکلائو و موفه توصیف جامعی از اصول تفکر سیاسی جامعة مدرسین حوزة علمیة قم را در دهة اول انقلاب ترسیم کند و با واکاوی در بیانیههای این تشکل، مؤلفههای دال مرکزی و دالهای شناور گفتمان جامعة مدرسین، بهویژه دیدگاههای فقهی ـ سیاسی در این چهارچوب تبیین شود تا رابطة آنها با یکدیگر و نحوة ارجاع این دالها به مدلول مشخص شود. بر این اساس، این نتیجه حاصل شد که دال مرکزی این تشکل شامل مؤلفههای اجرای احکام شریعت با محوریت ولی فقیه، مشروعیت الاهی حاکم، پیوند دین و سیاست، و مرجعیت سیاسی روحانیت است.
خلاصه ماشینی:
١,٣ رابطة دین و سیاست این گفتمان تأکید بر رابطة دین و سیاست دارد و سیاسـت جـدایی دیـن و امـور سیاسـی را سیاستی شیطانی می داند که استکبار و استبداد برای سلطه بر مسلمانان طرح ریزی کرده است : نغمه های شوم جدایی دین از سیاست و یا اسلام نظام اجتماعی و سیاسـی نـدارد و ده هـا شعار بی پایه و اساس دیگر که از سوی مدعیان روشن فکری و یا دشمنان شنیده می شود و متأسفانه برخی دوستان جاهل نیز در مطبوعات و بعضی از مجامع به آن دامن می زنند نشانة عمق کینه ای است که استکبار جهانی نسبت به رشد اندیشة امت انقلابی پیدا نموده اسـت 1 (بیانیة مورخ ١٣٦٢/٢/٣٠).
می توان نتیجه گرفت که دیدگاه این تشکل در اوایل دهة ١٣٦٠ بـر ایـن اصـل استوار بود که ولی فقیه در محدودة احکام شرعیة اولیه اختیار عمل دارد و نمی تواند در غیر از موارد ضرورت بالفعل و صرفا با تشخیص مصلحت عامة جامعـة اسـلامی از آن احکـام تخطی کند و طرح مسئلة ولایت مطلقة فقیه از جانب رهبر کبیر انقـلاب در جهـت رفـع و جلوگیری از مضیقه ها و بن بست هایی بود که محدودیت های موجود در این نگـرش بـرای حکومتی می نهاد که مدعی توانایی ادارة جامعه بر اساس فقه اسلامی و شیعی است .