خلاصه ماشینی:
شما به عنوان یک اندیشمند و پژوهشگر ایرانی از چه زاویه ای این مفهوم را بررسی کرده اید؟ همچنین در ادامه همین سوال باید بپرسم که «روان شناسی خودانگاره» و بازسازی مفهوم «من» چگونه به دیدگاه زروان ارتباط می یابد؟ این کتاب یکی از ارکان دیدگاه زروان است و بستر مفهومیاش بر این اصل مبتنی است که تصویر ذهنی من از من، در بیشتر موارد جایگزین خود من میشود و نقشهای اجتماعی و کارکردهای روانشناختی بر مبنای آن مدیریت میشوند.
هر چند مسائل و دغدغهی خاطر من تمدن ایرانی و آیندهی ایران زمین و هویت امروز ایرانیان است، اما در کتاب های زروان از ورود به این بحث پرهیز کردهام و نظریهای فراگیر و فارغ از تاریخ –جغرافیای خاص را تدوین کردهام که میتواند در مورد هر «من»ای در هر تمدنی به کار گرفته شود.
کتاب «نظریه قدرت» را می توان کتابی کاملا وابسته به دو اثر سیستم های پیچیده و روان شناسی خودانگاره دانست، علاوه بر ارتباط این سه اثر بگویید شما مفهوم «قدرت» را چگونه تعریف کرده اید و این مفهوم اساسی چگونه به دیدگاه زروان ارتباط می یابد؟ نظریهی قدرت مغز جامعهشناسانهی دیدگاه زروان است و جایی است که تمام بحثهای پیشین با هم چفت و بست میشوند.
آیا چهار کتاب زروان که تا به حال چاپ شدهاند، چارچوب نظریتان را به طور کامل انتقال میدهند؟ این مضمون های پایه که در هر کتاب طرح شده، چطور با هم جمع میشوند و یک نظریه را میسازند؟ شالودهی دیدگاه زروان آن است که برای توصیف و تحلیل «من» دست کم به چهار سطح توصیفی سلسله مراتبی نیاز داریم که عبارتند از زیستی، روانی، اجتماعی و فرهنگی، که به شکل کوتاه شدهی فراز مورد اشاره قرار میگیرند.