چکیده:
تسلسل عبارت است از ترتب یک شی ء بر شی ء دیگر یا وابسـتگی یـک شـی ء بـه شی ء دیگر تا بی نهایت . بـر اسـتحاله تسلسـل بـراهین متعـددی اقامـه شـده کـه مهم ترین آنها چهار برهان طرف و وسط ، اسد و اخصر، تطبیـق و وجـود، و رابـط و مستقل است . میرداماد مجرای براهین تسلسل را فقط سلسله صـعودی دانسـته ، دو شـرط ترتـب و اجتمـاع در وجـود را بـرای تسلسـل محـال شـرط می دانـد. ولـی محمدحسین طباطبایی آن را در هر دو جانب صعود و نزول جاری کرده ، سه شـرط فعلیت ، ترتب و اجتماع در وجود را در تسلسل محال شرط می دانـد. در ایـن مقالـه اثبات شده است که براهین استحاله تسلسل فقط در جانب صعود جاری اسـت و در خصوص سلسله نزولی ساکت است ؛ تسلسل محال دارای دو شرط ترتب و اجتمـاع در وجود است و تسلسل فقط در علل تامه محال است .
خلاصه ماشینی:
"ب. تشکیک در مراتب یا همان نظام طولی علت و معلول ؛ با توجه به این مبنا، سبزواری می گوید کلام میرداماد سخن صحیحی است ولی چون کلام در علل حقیقی است نـه علل معد و زمینه ساز، براهین ابطال تسلسـل در جانـب تنـازلی هـم جریـان دارنـد و تسلسل نزولی را هم ابطال می کنند (همان ).
دیدگاه طباطبایی درباره شروط تسلسل محال از دیدگاه طباطبایی ، تسلسل فقط در صورتی محال است که اجزای سلسله بالفعل موجود باشـند؛ اجتماع در وجود داشته باشند؛ میان آنها ترتب بوده و متوقف بر یکدیگر باشند (طباطبـایی ، ١٤٢٤: ٢٢٠).
دلیل اعتبار شروط سه گانه این است که در صورت فقدان هر یک از شـروط سـه گانه ، اساسـا سلسله واحدی که دارای اجزای موجود و نامحدود باشد، تحقق نخواهد داشت تـا بـراهین محـال بودن تسلسل در آنها جاری شود (همان ).
داوری میان دیدگاه طباطبایی و میرداماد در خصوص شروط تسلسل محال با توجه به مطالب گفته شده ، طباطبایی برای محال بودن تسلسل سه شرط قائـل اسـت : اجـزای سلسله بالفعل موجود بوده ، اجتماع در وجود داشته و رابطه ترتب میان اجزا برقرار باشـد.
احاطه علت به معلول و عـدم احاطـه معلـول بـه علـت ، گرچـه مطلـب صحیحی است ، ولی شرط تسلسل محال این نیست که اجزای سلسـله در مرتبـه جزء دیگر موجود باشند، بلکه شرط آن است که اجزای سلسله اجتمـاع در وجـود داشته باشند؛ یعنی همه اجزای سلسله بالفعل موجود باشند، در مقابل اینکه بعضی از اجزای سلسله معدوم باشند."