خلاصه ماشینی:
"گویزمین ربوده چوگان عدل اوست وین برکشیده گنبد نیلی حصار هم (حافظ) با فریب رنگ این نیلی خم زنگار فام کار بر وفق مراد صبغة الله میکنی (حافظ) سیاوش فرود آمد از نیل رنگ پیاده گرفتش به آغوش تنگ (فردوسی) بپوشید سهراب خفتان جنگ نشست از بر چرمه نیل رنگ (فردوسی) هوا گشت چون چادر نیلگون زمین هم به کردار دریای خون (فردوسی) بنفش رنگ بنفش ملهم از رنگ گل بنفشه، که گاه برای آبی کبود و یا نیلگون نیز به کار رفته است، میباشد: یکی شیر پیکر درفش بنفش در افشان گهر در میان درفش (فردوسی) ماه منیر صورت ماه درفش تست روز سپید سایه چتر بنفش توست (فرخی) زده هم برش گاو پیکر درفش سپر زرد و بر گستوان بنفش (اسدی) ستاده ملک زیر زیرین درفش زسیفور بر تن قبای بنفش (نظامی) گویند برگ سبز شود اطلس بنفش آری شود ولیک به خون جگر شود (نظام قاری) سیاه سیاه معمولا ضد سفید به کار میرود.
در ترکیبات و کنایات ادبی برای شب، بددلی (دل سیاه داشتن)، نحسی و سیر شدن از چیزی استفاده شده است: غایت رنگها است رنگ سیاه که سیه کم شود به دیگر رنگ (ناصر خسرو) چه گویم چرا کشتمش بی گناه چرا روز کردم برو بر سیاه (فردوسی) همه جامه کرده کبود و سیاه همه خاک بر سر به جای کلاه (فردوسی) شب سیاه بدان زلفکان تو ماند سپید روز به پاکی رخان تو ماند (دقیقی) دراینشبسیاهم گمگشتراهمقصود از گوشه برون آی ای کوکب هدایت (حافظ) نقد دلی که بود مرا صرف باده شد قلب سیاه بود از آن در حرام رفت (حافظ) مراد من زخرابات چونکهحاصل شد دلم ز مدرسه و خانقاه گشته سیاه (حافظ) دل ز رنگ سیه چه غم دارد زانکه شب روز در میان دارد (سنائی) سپید رنگ سپید به صورت «اسپید»، «اسفید»، «سفید» و یا «سپی» در ادبیات دیده میشود."