چکیده:
این پژوهش تلاش می کند تا ضمن تبیین مفهوم «نظارت شرعی» و شناسایی انواع الگو های اجرایی آن در بانک های اسلامی سایر کشورها، به ارائه الگوی مطلوب نظارت شرعی بر بانک های کشور بپردازد. در این پژوهش با روش دلفی سه مرحله ای به گردآوری نظرات خبرگان بانکداری اسلامی در کشور اقدام گردید و جهت تحلیل اطلاعات گردآوری شده و رتبه بندی ویژگی های الگوی مطلوب، به ترتیب از آزمون های دوجمله ای و تحلیل واریانس فریدمن استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که اولا، در سه دهه گذشته قانون عملیات بانکی بدون ربا به خوبی اجرایی نشده و نظارت شرعی متناسب با آن، در بانک مرکزی یا دیگر بانک ها به شیوه صحیح عملیاتی نشده است؛ ثانیا، در بین الگوهای مختلف نظارت شرعی، مورد مطلوب برای نظام بانکی کشور «مدل حداکثری» است و ثالثا، لازم است در اجرای الگوی نظارت شرعی مطلوب، اقتضائات و ویژگی های خاص نظام بانکی کشور مورد توجه قرار گیرند. یافته های این پژوهش زمینه های اجرای بهتر قانون عملیات بانکی بدون ربا و ارتقای سطح «انطباق با شریعت» در عملکرد بانک های کشور را فراهم می کند.
Having defined the “Shariah Supervision” concept and going over its operational models in the Islamic banks of others countries، this paper tries to come up with a suitable Shariah Supervision model for the Iranian banking system. The three-round Delphi technique is used to gather the views of the Islamic banking expert and the Binomial Test and the Friedman Test are used to analyze the collected information and ranking the characteristics of the suitable model. The results are threefold. First، in the three decades that the Usury-Free Banking Act has been in practice in Iran، the banking system has not been successful in conducting this law completely and the relevant Shariah Supervision has not been used neither in the central bank nor in the banks themselves. Second، among the different models of Shariah Supervision، the “maximum level of supervision model” is the best for Iranian banking system; third، the suitable model of Shariah Supervision should have some special features; however، the importance of different features is not equal. The findings of the paper might pave the way to conduct the usury-free banking act in a better manner and increase the level of Shariah Compliance in the Iranian banks operation.
خلاصه ماشینی:
در اين پژوهش با روش دلفي سه مرحله اي به گردآوري نظرات خبرگان بانکداري اسلامي در کشور اقدام گرديد و جهت تحليل اطلاعات گردآوري شده و رتبه بندي ويژگي هاي الگوي مطلوب ، به ترتيب از آزمون هاي دوجمله اي و تحليل واريانس فريدمن استفاده شد.
اهميت اين موضوع زماني بهتر درک مي گردد که توجه شود گرچه جمهوري اسلامي ايران از جمله معدود کشورهايي است که در آن قانون عمليات بانکي بدون ربا (زودتر از خيلي کشورها) به تصويب رسيده و بر خلاف بسياري از کشورها، نظام بانکداري اسلامي در کل کشور اجرا مي شود و بزرگ ترين بانک هاي جهان اسلام نيز در اين کشور مشغول به فعاليت هستند، اما مسئله نظارت بر شرعي بودن عمليات بانکي آن طور که انتظار مي رود، انجام نشده و نمي شود.
پژوهش حاضر تلاش مي کند تا ضمن تعريف نظارت شرعي و شناسايي الگوهاي اجرا شده ، مدل مناسب براي نظام بانکي کشور را بر اساس نظر خبرگان استخراج نموده و ويژگي هايي را که لازم است در اين مدل وجود داشته باشد تبيين نمايد.
در اين پژوهش به منظور شناخت دقيق تر وضع موجود نظارت شرعي بر بانک هاي کشور و بررسي اين مطلب که الگوي مطلوب چيست و چه ويژگي هايي بايد داشته باشد تا سازگار با شرايط بومي کشور ايران گردد، با استفاده از روش دلفي به نظرات خبرگان بانکداري اسلامي مراجعه گرديد.
پيش از ورود جزيي در تبيين مراحل دلفي ، لازم است به اين پرسش پاسخ داده شود که اساسا چرا روش دلفي براي مسئله اصلي پژوهش حاضر، يعني «استخراج الگوي مطلوب نظارت شرعي در نظام بانکي کشور و ويژگي هاي آن » انتخاب گرديده است .
1 validity ۲ سرمد، بازرگان و حجازي (۱۳۸۹)، ص.