چکیده:
جریان سیال ذهن به ارائه جنبه های روانی اشخاص داستان می پردازد و به کـل حـوزه آگاهی و واکنش عاطفی ـ روانی فرد گفته می شود که از سطح پیش گفتار آغاز شـده و بـه بالاترین سطح که سطح کاملا مجزای تفکر منطقی است ، می انجامد. داسـتان « الـسفینه » از جبرا ابراهیم جبرا از جمله داستانهای معاصر عربی است که به این شیوه نوشته شده اسـت .
نویسنده با ارائه آمیزه ای از دیدگاه دانای کل و تک گویی درونی ، اندیشه ها و خـاطرات و واکنش های عاطفی ـ روانی دو راوی اصلی داستان را در برابـر رخـدادهای زنـدگی شـان روایت می کند. در این مقاله برآنیم تا با نقد و بررسی داستان، به تطبیق ابعاد و ویژگی های جریان سیال ذهن در داستان مذکور بپردازیم .
The stream of consciousness deals with the psychological aspects of the characters in a novel. It refers to one’s entire domain of consciousness and his emotional-psychological reaction which begins from pre-speech level and ends in a completely separate logical section. The story of al-Safibah (the ship) by Jabra Ibrahim Jabra is a modern Arab story written in this manner. Using a mixture of omniscient point of view and monologue، the writer reports the ideas and memories of the two main narrators of the story and their reaction to the events in their lives. The present paper seeks to analyze the story and compare the different dimensions and features of the stream of consciousness in this novel.
خلاصه ماشینی:
"دکتر سید محمد باقر حسینی (استاد زبان و ادبیات عربی دانشگاه فردوسی مشهد) راضیه خسروی (دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه فردوسی مشهد، نویسنده مسؤول) بررسی جریان سیال ذهن در داستان "السفینه " جبرا ابراهیم جبرا چکیده جریان سیال ذهن به ارائه جنبه های روانی اشخاص داستان می پردازد و به کـل حـوزه آگاهی و واکنش عاطفی ـ روانی فرد گفته می شود که از سطح پیش گفتار آغاز شـده و بـه بالاترین سطح که سطح کاملا مجزای تفکر منطقی است ، می انجامد.
پس از این جملات توصیفی ، نویسنده به شـیوه تـک گـویی درونـی روی آورده و تـلاش کرده با استفاده از زاویه دید اول شخص ، خود را پشت راوی پنهان سازد و تجربیـات درونـی شخصیت را به طور مستقیم از ذهن او برای خواننده عرضه دارد: « و من نمی دانستم کـه لمـی بیچاره که برخی شبها می گریست و به خاطر من خانواده اش را ترک کرده بود ، امـا در برابـر من همیشه خندان بود، او نیز در اینجاست ، در این کشتی .....
نویسنده با توصیف دریا به عنوان وسیله نجات و رهایی فـضایی را ترسیم کرده که در آن اشخاص علیرغم آزادی ظاهری ، خود را در بند و زندانی عواملی چـون دوری از وطن ، شکست در زندگی و یأس می بینند، و از طریق پرش هایی که ذهن راویان بـه گذشته و حال دارد به مقایسه بین زندگی آنان در گذشته و حال می پردازد، و با این شیوه دلیل پریشانی ذهنی آنها را به شکلی غیر مستقیم و تأثیرگذار برای خواننده بازتاب می دهـد کـه بـه صورت کلامی غیر منسجم عرضه می شود و خواننده را در متن حالات روحی او قرار می دهد."