چکیده:
آرمانها، همواره فاصله قابل توجهی با واقعیت های زندگی بشر دارند. کم کردن این فاصـله یکی از دغدغه های بزرگ متفکران و اندیشمندان در طول تاریخ بوده است . تاریخ تشـیع در ایران ، یکی از بهترین نمونه ها برای بررسی این مساله است . این پژوهش با هدف بررسی تاریخ ایران اسلامی ـ به ویژه پانصـد سـال اخیـر؛ یعنـی از ابتدای ظهور صفویه تا انقلاب اسلامی ـ از زاویه کیفیت تحقق آرمانها صورت گرفته است تـا الگویی برای شناخت بهتر آینده و کشف منطق تحول تاریخ تشیع در ایران باشد. تحلیل فوق با روش استفاده از یک مدل تمثیلی ؛ یعنـی مـدل «خلـع و لـبس » صـورت می گیرد؛ یعنی زمانی که واقعیت ها همچون لباسی که تنگ شده یا به حال اندراس افتـاده ، از تن آرمانها خلع می شوند و لباس متناسب تر به کار گرفته می شود. آرمانهای شیعه به لحاظ ذات پویا، پیش رونده و متصرف خود در هر تـاریخی کـه جریـان پیدا کنند در دل واقعیت ها و با خلع و لبسی که نسبت به واقعیت ها دارند، به نقطـه کمـال و تحقق کامل خود نزدیک می شوند. در این تحقیق ، بیان شده است که این آرمانها با عبـور از تاریخ ایران شیعی ، ایرانیان را موفق به تحقق نظام سیاسی ـ اجتماعی مطلوب خـود؛ یعنـی نظام «ولایت فقیه » ساخته اند.
خلاصه ماشینی:
در این میان آنچه که می توان از آن دفاع کرد، همین قوت و توان فرهنگی ایرانیـان است که با وجود اینکه در طول تاریخ بلند خـود، مـورد هجـوم اقـوام و فرهنـگ هـای مختلفی قرار گرفته اند، توانسته اند دیگر بار، خود را بازیابند و از سـطح ، بـه عمـق و از حالت انفعالی به حالت فعال و پویا، حرکت کنند.
عنصر ایرانیت و پذیرش تشیع باید دید یک ملت چطور به آیین جدید می پیوندد، چرا ایرانیان در سنجش تـاریخی خود در نهایت ، آیین تشیع را انتخاب کردند، آیا این انتخاب صـرفا معلـول یـک اتفـاق تاریخی است ، یا اینکه ایرانیان از ابتدا نگاه عمیقی بـه دیـن اسـلام داشـتند و آن را بـه صورت یک بسته مختلط نمی دیدند و با تفکیـک و تحلیلـی کـه از ابتـدا صـورت داده بودند، این آیین را برگزیدند و خود صورتی منحصر به فرد از تشـیع ارائـه کردنـد؟ در این نگرش عمیق ، این امر را نباید نادیده گرفت که ایران به لحـاظ برخـی موقعیـت هـا معرکة آراء و جهان بینی ها بوده است و ایرانیان همانند یک تاجر زبده کـه در تشـخیص کالای مرغوب از غیر مرغوب ، مهارت دارد و اگر کالایی را انتخاب کـرد مـی تـوان بـه انتخاب او اعتماد کرد و با تأمل درباره آن قضاوت کرد، در سنجش فرهنگ هـا مهـارت یافته اند و اگر چیزی را برگزیدند، نباید به عمق این گـزینش بـی توجـه بـود.