چکیده:
اندیشمندان علوم انسانی سنگ بنای تفکرات خویش را بر تعریف انسان گذاشته و آثار خود را بر بنیان این شناسایی بنا کردهاند. چگونگی نگرش آنها به انسان مسیر اندیشهشان را تعیین میکند. ابتدا باور بر این بود که ناخودآگاه «من» دیگری است که در وجود هر انسانی قرار دارد. در قرن هفدهم لایبنیز (Leixniz) در اعتراض به دکارت(Descates) عملکرد ناخودآگاه را در برابر ضمیر خودآگاه قرار داد. او اظهار داشت که هر آنچه در زیر نگاه از توجه ضمیر خودآگاه دور میماند به ضمیر ناخودآگاه انتقال مییابد. این نظریه به عنوان مسأله اساسی، محور مباحث فیلسوفان مکتب رمانتیک قرار گرفت. شیلینگ(Schiling) نخستین فیلسوف رمانتیکی است که ناخودآگاه را به مبحث «اراده کورکورانه» پیوند زد. در این مقاله سعی شده است ضمن پرداختن به تعریف و بررسی خودآگاه و ناخودآگاه به صورت اجمالی و فشرده به مقایسه دیدگاههای کزازی و یونگ پرداخته شود. اندیشمندان علوم انسانی سنگ بنای تفکرات خویش را بر تعریف انسان گذاشـته و آثـار خود را بر بنیان این شناسایی بنا کـرده انـد. چگـونگی نگـرش آن هـا بـه انسـان مسـیر اندیشه شان را تعیین میکند. ابتدا باور بر این بود که ناخودآگاه «من » دیگری است کـه در وجـود هـر انسـانی قـرار دارد. در قـرن هفـدهم لایبنیـز (Leixniz) در اعتـراض بـه دکارت (Descates) عملکرد ناخودآگـاه را در برابـر ضـمیر خودآگـاه قـرار داد. او اظهـار داشت که هر آنچه در زیر نگاه از توجه ضمیر خودآگاه دور میماند به ضمیر ناخودآگـاه انتقال مییابد. این نظریه به عنـوان مسـأله اساسـی، محـور مباحـث فیلسـوفان مکتـب رمانتیـک قـرار گرفـت . شـیلینگ (Schiling) نخسـتین فیلسـوف رمـانتیکی اسـت کـه ناخودآگاه را به مبحث «اراده کورکورانه » پیوند زد. در این مقاله سعی شده است ضـمن پرداختن به تعریف و بررسی خودآگاه و ناخودآگاه به صورت اجمالی و فشرده به مقایسه دیدگاه های کزازی و یونگ پرداخته شود.
خلاصه ماشینی:
"کارل گوستاو یونگ یکی از چهره هـای برجسـته در سـنت تحلیـل روانـی اسـت کـه زیگموند فروید آن را بنیاد گذاشته است ، اما فعالیت رسمی یونـگ در دامـن ایـن سـنت دیری نپایید و وی ناگزیر شد که راه خود را از بنیانگذار آن جدا کند.
این ها ارزش های بارز یا غالب یا خدایان هستند، یعنی قوانین مسلط یا اصولی است کـه از حـد متوسـط تجلیــاتی کــه روح انســان دائمــا تجربــه مـیکنــد سرچشــمه مــیگیــرد» (روان شناسی ضمیر ناخودآگاه : ١٣٠).
در دانش روان شناسی، زمینه ها و پرسمان های کند و کاو در خودآگاهی از ایـن گونـه میتواند بود: سرشت و چگونگی خودآگاهی؛ بنیاد آن : اینکه آیا خودآگـاهی ویـژه آدمـی است ، یا در جانداران دیگر نیز یافته میشود میتواند شد؟ این پرسمان ها هنوز یکبـارگی کاویده و گشوده نشده اند.
ناخودآگاهی استوادن یادهاست ؛ آنچه که روزگاری از یاد ما گذشته اسـت و سپس به فراموشی دچار آمده است در این استودان که گورخانه خاموشی و فراموشی است بر همه توده میشود»(همان : ٦٢) شاید بتوان بر آن بود که بنیادیترین جدایی یونگ از فروید کـه اسـتاد و همکـار وی بود در زمینه ناخودآگاهی، آن است کـه فرویـد ناخودآگـاهی را برآمـده از خودآگـاهی و وابسته بدان میانگاشت ؛ لیک یونگ به وارانگی، بـر آن بـود کـه سـاختار و بنیـاد روان را ناخودآگاهی میسازد؛ و خودآگاهی جز لایه ای خرد از آن نمیتواند بود."