چکیده:
گرچه ادبیات بالنسبه قابل توجهی در مورد اینکه مدیریت چیست، چگونه کار می کند و از چه کارکردهایی برخوردار است وجود دارد، اما یافته های پژوهشی در مورد اینکه مدیران اثربخش چه انجام می دهند و واجد چه ویژگی ها و رفتارهایی هستند، محدود است. در این راستا، مقاله حاضر به احصای سازه های شخصی مدیران نسبت به اثربخشی مدیریتی به منظور ارائه منظومهاثربخشی مدیریتی از نگاه مدیران پرداخته است. بدین منظور، 30 تن از مدیران میانی 5 دانشگاه جامع برتر کشور در شهرهای تهران، مشهد و شیراز نمونه مورد مطالعه را تشکیل داد. برای گردآوری داده ها از روش مصاحبه با تکیه بر تکنیک شبکه خزانه و پیمودن گامهای سه گانه آن استفاده شد. در نهایت، خروجی حاصل از مصاحبه ها به ایجاد 30 شبکه خزانه شخصی منفرد و در مجموع 405 سازه شخصی اولیه در خصوص اثربخشی مدیریتی منتج شد. واکاوی و تحلیل محتوای این سازه ها، شبکه ای جمعی مشتمل بر 10 عنصر و 33 سازه ثانویه را بر حسب تعیین اولویت ایجاد کرد و منظومه اثربخشی مدیریتی مدیران مورد مطالعه را به تصویر کشید.
خلاصه ماشینی:
"مقالۀ حاضر بر آن است با اتخاذ رویکردی توصیفی- تفسیری و مبتنی بر نظریۀ سازة شخصـی با احصا و ترسیم سازه های برخاسته از آرای مدیران به درک بومی از سازة اثربخشـی مـدیریتی در سازمان های ایرانی نایل آید و از این طریق به این سـؤال اصـلی کـه سـازه هـای شخصـی مـدیران سازمان های دولتی ایران برای معنابخشی به سازة اثربخشی مدیریتی کدامنـد؟ پاسـخ دهـد.
در نظریۀ سازة شخصی فرض میشود که هر فرد جهان را از دریچۀ سازه های ذهنـی خـود نظاره میکند (کیمیایی، ١٣٨٨، ص ٥٦) و از طریق ساخت سیستمی شخصی متشکل از سـازه هـای ذهنی، روش متعلق به خود را بـرای مشـاهدة جهـان خلـق مـیکنـد ( ,٢٠٠٥ ,Jenkins &Bourne ٤١١.
جمع 405 بحث و نتیجه آنچه در یافته های این مطالعه در مقایسه با مطالعات دیگر حـوزة اثربخشـی مـدیریتی احصـا شـد، علاوه بر گستردگیهای شاخص های شناساییشده برای اثربخشی مدیریتی از نگاه مدیران ، به دلیـل ماهیت روش انتخاب شده ، یعنی روش شبکۀ خزانه با حداقل سـوگیری پژوهشـگر در جمـع آوری سازه ها نیز همراه بوده است .
از سوی دیگر، سازه های بـه دسـت آمـده در ایـن پژوهش با شاخص های شناساییشده برای اثربخشی مدیریتی در سایر پژوهش های انجام گرفتـه در این حوزه نیز همگراییهایی دارد، به طوری کـه ، سـازة برنامـه پـذیری- برنامـه گریـزی بـا مهـارت برنامه ریزی کار به طور منظم ، که توسط شیپر (٢٠٠٤) در یک شرکت بـزرگ چنـدملیتی بـه عنـوان شاخص اثربخشی مدیریتی شـناخته شـد، سـازگاری دارد، همچنـین بـا مـدل توصـیفی اثربخشـی مدیریتی لوتانز و همکاران (١٩٨٨) که بـروز رفتـار سـنتی برنامـه ریـزی را یکـی از شـاخص هـای مدیریت اثربخش میدانند."