چکیده:
وبلاگها مدعی این نیستند که کار روزنامه نگاری انجام می دهند و یا به رسانه های رسمی وابستگی دارند. در حقیقت بسیاری از وبلاگها شخصی هستند و پست های آنها در مورد احساسات و تجربیات شخصی نویسندة خود است . اما هر وبلاگنویس در زمان گزارش یا تحلیل واقعه ای که خود شاهد آن بوده است ، قادر به مشارکت در کار روزنامه نگاری است . البته اگرچه پست های بلاگرها دربارة رویدادهای جاری در مقایسه با مطالب حرفه ای روزنامه نگاری متفاوت است ، اما این گروههای متفاوت وبلاگها که بعضی از آنها توسط افراد عادی ، بعضی توسط روزنامه نگاران حرفه ای و بعضی دیگر توسط موسسات رسانه ای ایجاد شدهاند، از یک خصوصیت مشترک بهره می گیرند که به کارگیری عبارت «وبلاگهای روزنامه نگاری » را در مورد آنها به خوبی توجیه می کند. حتی ممکن است که این گونه وبلاگها کاملا از شیوههای مرسوم روزنامه نگاری پیروی نکنند، اما به طور جدی تلاش می کنند رویدادهای جاری را جمع آوری ، تحلیل و تفسیر کنند یا دیدگاهشان دربارة این رویدادها را به مخاطبان خود انتقال دهند و بدین صورت، عملکرد اجتماعی مشابه با موسسات رسانه ای داشته باشند. با توجه به آنچه نتیجه این پژوهش نشان خواهد داد، می توان گفت که وبلاگها در اکو سیستم روزنامه نگاری یک واقعیت انکارناپذیر هستند. بهتر است به جای آنکه به وبلاگنویسی و روزنامه نگاری به عنوان دو رقیب نگاه کنیم ، در این مهم به تفاهم برسیم که در حال وارد شدن به عصری هستیم که در آن این دو یکدیگر را کامل می کنند، مانع از اشتباه و انحراف هم می شوند. این پژوهش به روش پیمایشی و با کمک پرسشنامه انجام گرفته است . جامعه مورد پژوهش نیز روزنامه نگاران وبلاگنویس شاغل در تحریریه روزنامه های سراسری شهر تهران بوده است . با توجه به در دسترس نبودن آمار واقعی روزنامه نگاران وبلاگنویس ، پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی ساده بین روزنامه نگاران شاغل در تحریریه روزنامه های مورد بررسی توزیع شده است .
خلاصه ماشینی:
"با این حال بر مبنای تحقیقات انجام گرفته بر انواع گونه های وبلاگهای مرتبط با روزنامه نگاری Lasica, 2003; Gill, 2004; McCoy Roth, 2004; Harper, 2005; Baltatzis, 2006; ) ٢٠٠٨ ,Heinonen &Domingo ;٢٠٠٧ ,Mackinnon)، میتوانیم به این نتیجه برسیم که به نظر می رسد وبلاگها در حال نزدیک شدن به جهان روزنامه نگاری و تأثیرگذاری آتی بـر ایـن حرفه هستند.
به بیان دیگر، مزیت روزنامه نگـاری در زمینـۀ تنظـیم و تعیـین سرفـصل و زمـانبنـدی فعالیت هـا، مـورد چـالش قـرار گرفتـه اسـت و فـضای وبـلاگ در حـال توسـعۀ شـیوة کـار و سرفصل های جدید و به نوعی جایگزینی برای پرداختن به رویدادهای جاری است که این کـار توسط وبلاگنویسان و با استفاده از ابزارهای آنلاین به منظور جـستجو بـرای یـافتن محتـوا و ارزیابی آن صورت می گیرد.
بـرای مثـال، نـورا پـاول١ مـدیر مؤسـسه مطالعات رسانه های جدید و استاد روزنامه نگاری و ارتباطات جمعی دانشگاه مینه سوتا٢ معتقـد است : «وبلاگها شکل جدیدی برای ارائه گونه های مختلـف روزنامـه نگـاری هـستند، بـه ویـژه اگـر روزنامه نگاران آنها را برای سازمانهای خبری خـود بنویـسند.
Blogging, Journalism & Credibility: The Future of Global Participatory Media این دغدغه ها حکایت از افق های جدیدی دارد که به واسطۀ وبلاگنویسی در روزنامه نگـاری در حال شکل گیری است .
آنها بر این باورند که اگر چه روزنامه نگاری شـبکه ای هنـوز فضای باز کاملی برای گفتگو ایجاد نکرده اسـت ، امـا بـه واسـطۀ اینکـه روزنامـه نگـاران نقـش جدیدی پیدا کردهاند و صداهای بیشتری در این فضا شنیده مـیشـود، نیـاز در حـال رشـدی برای فهم الزامات شکل های جدید مرزبندی وجود دارد که به وسیلۀ ایـن نـوع روزنامـه نگـاری تشویق شده است ."