چکیده:
قرآن کریم سرشار از قصص و گزارشهای تاریخی مربوط به امتهای پیشین و پیامبران آنان با هدف انتقال معارف وحیانی و هدایت انسان است. با این حال، در قرآن مستقیما اشارهای به تاریخ و تاریخنگاری نشده است و خود این کتاب مبتنی بر تاریخنگاری نیست. پرسشهای اصلی این جستار عبارتند از: 1ـ چه ارتباطی میان قرآن و تاریخ وجود دارد؟ 2ـ هدف از استفاده از قصص و گزارشهای تاریخی چیست؟ از این رو، هدف این جستار آشکار نمودن ارتباط میان قرآن بهعنوان منبعی قدسی با تاریخ بهعنوان یکی از شاخههای علوم انسانی است. در پژوهش پیشرو، فرض بر این است که استفاده از قصص برای عبرتآموزی و الگوبرداری از اولیای خداست. بنابراین، قرآن را به متنی متفاوت از تاریخ وقایع و سرگذشت صرف ملتها تبدیل میکند. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که برجسته نمودن شخصیتهای قرآنی با رویکرد الگوسازی، دعوت به نگرش خردگرایانه به این گزارشها، همچنین توجه به کیفیت وقایع، فراخواندن مخاطبان به حضور و شهود برای پرهیز از گرایش به افسانه با بهره جستن از واژههای «نبأ»، «قصص» و «عبرت» که موجب روی آوردن به واقعگرایی شده، از شاخصههای نقل داستانها در قرآن کریم است. ویژگیهای نقل قصص در قرآن و مؤلفههای آنها به دلیل بعد وحیانی و حقانیت این گزارهها و حضور اشخاص حقیقی در آنها، موجب تفوق قرآن بر سایر کتب دینی و تاریخی شده است و از قرآن متنی فراتاریخی ساخته است.
خلاصه ماشینی:
"پـس اگرچـه در ادیـان گذشـته یهـود و نصاری و کتب تاریخی عصر جاهلیت ، قصـه پردازی امـری رایـج و بـرای دسـتیابی بـه اهـداف سیاسی و اجتماعی و استعلاء فرهنگی و سیاسی بود، منجر به بهره گیری از دو رکن اساسی در ادبیات جهان منبعث از استعاره ها، تمثیل ها و قصه های عهد عتیق و عهـد جدیـد یـا تـورات و انجیل شد، اما قرآن متفاوت از دیگر کتب و ادیان پیشین ، بر اساس جهان بینی توحیدی و بـه منظور پایه گذاری سنت درست بیان حقایق و عبرت آموزی از حوادث تـاریخی گذشـته تـلاش کرده تا با تحول در ذکر گزارش های تاریخی به حقایقی اشاره نماید که منجر به آرامش ، صلح ، عدالت و امنیت در جامعۀ انسانی گردد و نیز موجب تغییر در بینش تاریخی آنان گـردد؛ زیـرا داستان های قرآن علاوه بر آنکه جذاب است ، در آن نکته های جالب اجتماعی، روانشناسـانه بـا رویکرد کارکردگرایانه دارند.
از آنجا کـه قصـص و داستان های جاهلی یا اساطیر و افسانه های دیگر ملل ، به ویژه یهود، ابزاری برای مبارزه با اسلام و رویارویی با قرآن در این عصر بود، یهودیان وکفار سعی میکردنـد تـا بـا انتسـاب اسـطوره و خرافات به آیات قرآن ، حقایق نهفته در قصص الهی را کتمان کنند تـا بتواننـد کسـانی را کـه تحت تأثیر جاذبۀ شیرین و کلام اعجاب انگیز الهی بودند، منحرف کنند، غافـل از آنکـه اصـول ، سبک و اسلوبی که در ذکر حوادث تاریخی امت های گذشته در قرآن مورد استفاده قرار گرفته بود، در نوع خود بینظیر و دارای اهمیتی خاص است و شاید یکـی از عمـده ترین دلایـل نقـل سرگذشت اقوام گذشته در قرآن ، باطل کردن و بیاثر کردن افسانه های عرب جاهلی باشد کـه در ادامه به آن اشاره میشود."