چکیده:
نظریه عدل الهی در اسلام با فرقه کلامی معتزله شناخته میشود. این گروه به همراه فرقه کلامی امامیه به عدلیه نیز معروفند. مهمترین نظریات این گروه دفاع از اراده آزاد در خدا و انسان، حسن و قبح ذاتی افعال، نفی شر و ظلم از ساحت الهی، نفی اراده گزافی از خداوند، وجوب نظام اصلح و موارد دیگری است که مقدمه اثبات عدل الهی قرار میگیرند. بر طبق نظر معتزله اعلام اینکه خدا عادل است مرادف با این است که بگوئیم او نه بد است و نه بد را انتخاب میکند. تمام اعمال خدا خیر است. خدا باید بهترین حالت ممکن را برای مخلوقاتش فراهم کند. از طرف دیگر لایب نیتس در غرب با کتاب عدل الهی (تئودیسه) به دنبال توجیه عدالت الهی است. نظریات او هم در این قسمت به معتزله بسیار نزدیک است. در مورد اراده آزاد و اختیار او به مشابهت خدا و انسان نظر دارد. عقیده به حسن و قبح ذاتی افعال، نفی اراده گزافی از خدا، بهترین جهان ممکن و نظام خوش بینی از جمله نظراتی است که او در آثار خود بیان میکند. در این مقاله به مقایسه این دو طرز تفکر پرداخته میشود.
خلاصه ماشینی:
"عبارتی را از قاضی عبدالجبار معتزلی میآوریم تا دیدگاه کلی و عقیده آنان را دربارۀ عدل الهی به درستی نشان دهیم: از دیدگاه قاضی: «عدل الهی» عبارت است از اینکه همۀ افعال خداوند نیکوست، زیرا ممکن نیست فعل باری تعالی قبیح و زشت باشد یا عمل عبث و بیهودهای را انجام دهد، کذبی در خبر او نیست و ظلمی در حکمش نیست، معجزه را بر کذابین آشکار نمیکند، انسان را به چیزی که در طاقت او نیست، مکلف نمیکند و مادامی که خداوند عادل است، هرگز جز آنچه را به صلاح بندگان باشد، انجام نمیدهد؛ به این دلیل است که عالم را با غرض و غایت و حکمتی خلق میکند و به این دلیل است که از عملی که بدون غایت است، دوری میجوید» (قاشا،2010: 9-348).
اما عبارات دیگری وجود دارند که نشان میدهند لایب نیتس فقط به جنبه سلبی شر- که راه حلی قدیمی است و خود او به اگوستین منتسب میکند- اعتقاد نداشته، بلکه جوابهای دیگری نیز برای حل مساله شر در فلسفۀ خود ارائه نموده است؛ از جمله اینکه در قسمت دیگری از عدل الهی این نظریه را بیان میکند: «هیچ چیز واقعی نیست که او در مورد آن حکم نکرده باشد و به آن وجود نداده باشد؛ او شر را مجاز دانسته است به خاطر این که شر در بهترین طرحی که در قلمرو ممکنات موجود است، باید باشد، طرحی که حکمت الهی نمیتواند آن را انتخاب نکند و این مفهوم بهترین طرح برای حکمت، قدرت و خیر خدا کفایت میکند و با این وجود برای داخل شدن شر جایی باز میگذارد» ."