چکیده:
چیستی و هستی وحی در قلمرو اسلامی از مسائل غامضی است که علما و اندیشمندان برای تبیین و تحلیل آن نظریات گوناگونی ارائه کرده اند. در این میان، تبیین ابن عربی از وحی جایگاه ویژه ای دارد و مورد توجه سایر اندیشمندان قرار گرفته است. در این مقاله، ابتدا، برخی مباحث پیرامونی وحی از جمله مفهوم شناسی وحی، ضرورت وحی، مراتب وحی، رابطه وحی و مکاشفه بررسی شده است و، سپس، از آنجایی که تحلیل ابن عربی از کیفیت نزول وحی با نگاه هستی شناسانه او گره خورده است، با مبنا قرار دادن این نگاه خاص، توضیح مختصری در این باره ارائه شده است. آنگاه، با ارائه چهار ویژگی اساسی وحی ـ که از همان نگاه هستی شناختی محی الدین اخذ شده ـ به تحلیل و تبیین کیفیت نزول وحی و حقیقت آن از دیدگاه ابن عربی پرداخته شده است.
The nature and reality of revelation in Islam world is one of the complicated problem on which thinkers and scholars have had different views to explain and analyze. In this way، Ibn Arabi’s view on revelation has had a distinct place and interested other thinkers. The present article is to give detailed accounts on this issue including conceptual explanation of revelation، necessity of revelation، levels of revelation، its relation with unveiling، presenting eventually a brief account on the process of revelation from Ibn Arabi’s viewpoint which is deeply connected with his own ontological view. The article concludes with enumerating four basic properties of revelation derived from the same ontological view of Ibn Arabi، giving finally an analysis on the decent of revelation and its nature in his viewpoint.
خلاصه ماشینی:
"1. وجود پیشینی و بسیط تمام حقایق همانطوری که از هستیشناسی عرفانی بهدستآمده هر موجود و تعین امکانی، در حقیقت، پرتو و مظهری از آن حقیقتی است که در تعین اول و ثانی وجود دارد و آن حقیقت نیز در تنزل بعدی در مقام اعیان ثابته ظاهر میشود.
بنابراین، وقتی آن حقیقت بسیط در این مقام عنصری و مادی نفس نبی در قالب الفاظ و عبارات درمیآید، پیامبر در باطن همین الفاظ و عبارات تمام سطوح معنایی این پیام را دریافت میکند.
4. واسطه بودن ملک وقتی باطن رسولالله همان حقیقت محمدیه بوده، عین ثابت ایشان برترین اعیان ثابته و خود آنحضرت مظهر اسم جامع الله شد، لاجرم تمام عوالم امکانی پرتو وجودی ایشان خواهد بود و تمام موجودات امکانی اشعههای آن خورشید عالم تاباند به همین جهت است که نزول وحی بر عنصر مادی رسولالله گاه بیواسطة ملک خواهد بود، چنانکه پیامبر اسلام6 میفرماید: «لی مع الله وقت لایسعنی فیه ملک مقرب و لانبی مرسل» (مجلسی، 1404: 79/243) بنابراین، ایشان هرآنچه که از وحی الهی به طور مستقیم لازم بوده را از حضرت حق دریافت کرده است و، در واقع، معلم حضرت رسول6 خود حضرت حق میباشد.
(ابنعربی، بیتا: 1/204 و 2/71 و 254 و 376) بر این اساس، میتوان چنین نتیجه گرفت: جبرئیل که وحی را بر عنصر مادی پیامبر عرضه میکند تنها واسطهای بیش نیست که قرآن را از باطن وجودی رسولالله گرفته، به عنصر مادی آن تنزل میدهد."