چکیده:
این مقاله، یکی از مهمترین «موضوعات اقتصادی» یعنی رابطهی بین درآمدهای دولت و تغییرات جمعیتی را که ممکن است تبدیل به یک «مسأله اقتصادی» شود مورد بررسی قرار میدهد. برای این منظور دو پایهی مالیاتی درآمد و مصرف که به لحاظ نظری، بیشترین ارتباط را با تغییرات جمعیتی دارند انتخاب شدهاند. برای این بررسی از یک چارچوب تحلیلی خرد استفادهشده که شامل چند مرحله است: در مرحلهی اول، پروفایلهای درآمدی افراد تخمین زده شدهاند، سپس با استفاده از یک تابع چند نرخی، مالیات متعلق به هر طبقهی سنی برآورد شده و در نهایت بعد از پیشبینی کل دریافتیهای مالیات بر درآمد، بر اساس یک تحلیل حساسیت، واکنش مالیات بر درآمد متعلق به هر کدام از گروههای سنی به تغییرات جمعیتی مورد ارزیابی قرار گرفته است. همچنین، مالیات بر مصرف نیز طی یک فرآیند چند مرحلهای و بهکارگیری ابزارهای تخمین و جداول داده- ستانده مورد برآورد واقعشده است. نتایج بهدستآمده نشان میدهند که مالیات بر درآمد در ایران در حال حاضر صرفا برای گروههای پایین سنی تحت تأثیر منفی تغییرات جمعیتی قرارگرفته و با یک آهنگ مداوم تا اواخر دههی 1410 شمسی سایر طبقات سنی را نیز در برمیگیرد. مالیات بر مصرف نیز کندتر از مالیات بر درآمد تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.این مقاله، یکی از مهمترین «موضوعات اقتصادی» یعنی رابطهی بین درآمدهای دولت و تغییرات جمعیتی را که ممکن است تبدیل به یک «مسأله اقتصادی» شود مورد بررسی قرار میدهد. برای این منظور دو پایهی مالیاتی درآمد و مصرف که به لحاظ نظری، بیشترین ارتباط را با تغییرات جمعیتی دارند انتخاب شدهاند. برای این بررسی از یک چارچوب تحلیلی خرد استفادهشده که شامل چند مرحله است: در مرحلهی اول، پروفایلهای درآمدی افراد تخمین زده شدهاند، سپس با استفاده از یک تابع چند نرخی، مالیات متعلق به هر طبقهی سنی برآورد شده و در نهایت بعد از پیشبینی کل دریافتیهای مالیات بر درآمد، بر اساس یک تحلیل حساسیت، واکنش مالیات بر درآمد متعلق به هر کدام از گروههای سنی به تغییرات جمعیتی مورد ارزیابی قرار گرفته است. همچنین، مالیات بر مصرف نیز طی یک فرآیند چند مرحلهای و بهکارگیری ابزارهای تخمین و جداول داده- ستانده مورد برآورد واقعشده است. نتایج بهدستآمده نشان میدهند که مالیات بر درآمد در ایران در حال حاضر صرفا برای گروههای پایین سنی تحت تأثیر منفی تغییرات جمعیتی قرارگرفته و با یک آهنگ مداوم تا اواخر دههی 1410 شمسی سایر طبقات سنی را نیز در برمیگیرد. مالیات بر مصرف نیز کندتر از مالیات بر درآمد تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.
This paper investigates the relationship between demographic changes and tax revenues, as a prominent economical subject which can be transformed to an economic problem, potentially. So, the two tax bases, which have the closest relation with population changes, have been considered. To continue analysis, a microsimulation framework is employed which itself involves several stages: Firstly, income profiles of individuals have estimated. Then, using multi-rate tax function the tax revenue of every age group has been estimated. After aggregation and projection of total income tax revenues based on multi-rate function output, sensitivity analysis of each group's income against demographic changes has performed. Also, tax on consumption has estimated based on multi stage process and applying several estimator tools and input-output coefficients. Results show that, at the present, income's tax revenues of younger groups is affecting by demographic changes and other old age groups will be affect until 2030s decade. Tax on consumption will be affect slower than tax on income.
خلاصه ماشینی:
برای مثال، اگر اشخاص در سن 15 سالگی وارد بازار کار شده و در سن 75 سالگی بازنشسته شود آنگاه پیرترین نسل زنده عبارت است از: حال فرض کنید که نشاندهندهی تعداد سالهای کاری یک فرد در بازار کار بوده و متوسط لگاریتم درآمد افرادی با سابقهی سال کاری در زمان عبارت باشد از: (1) Goudswaard Kees and Hans Van De Kar. این تصریح فرض میکند که سابقهی کاری، اثر درجه دوم بر درآمد فرد داشته و زمان رابطهی خطی با آن دارد؛ اما جهت افزایش پویایی آن و اعمال اثر تغییرات طبقهی سنی در طول زمان ()، لازم است این متغیر نیز در آن لحاظ شود؛ لذا میانگین لگاریتم درآمد برای طبقهی در زمان عبارت خواهد بود از: و (2) تصریح درجه دوم برای درآمد مردان در طول زمان پذیرفتهشده اما ممکن است این برای زنان نیاز به تصریح درجه سوم داشته و سابقهی کاری آنان اثرات متفاوت با فرآیند ایجاد درآمد مردان داشته باشد، بنابراین خواهیم داشت: و علاوه بر میانگین درآمد، به دست آوردن پراکندگی درآمد نیز در طول زمان از اهمیت خاصی برخوردار است.
نمودار 4: مالیات بر درآمد پیشبینیشده بر اساس فروض مدل پایه نکتهی مهم دیگری که در نمودار (4) اهمیت دارد این است که برای بعد از سالهای 1418 شمسی درآمدهای مالیات بر درآمد دیگر قادر به ادامهی مسیر صعودی خود نخواهد بود؛ یعنی با ثابت ماندن فروض در نظر گرفته در این برآورد که نرخهای مشارکت را ثابت و رشد حقوق و دستمزد و آستانههای مالیاتی نیز را نیز در یک مقدار معینی مشخص کرده، گذار جمعیتی باعث خواهد شد که مسیر مالیات بر درآمد بهشدت تحت تأثیر این گذار جمعیتی قرارگرفته و از این سال به بعد در یک شیب نزولی قرار بگیرند.