چکیده:
فراغت اغلب به دو معنای «زمان فارغ از هر نوع وظایف الزامی» و «مجموعهای از فعالیتها و اشتغالات سرگرمکننده، تفریحی و تفننی که در این ظرف زمانی کانون توجه قرار میگیرند»، به کار میرود. «فراغت» در هر دو معنا، به دلیل تنوع ابعاد از زوایای مختلفی مطالعه و بررسی شده یا سزاوار بررسی است. ادیان الهی از جمله اسلام به اقتضای جایگاه ارزشی، ظرفیتهای آموزهای، رسالت و مأموریت، به جنبههای تجویزی، دستوری و هنجاری آن عطف توجه کردهاند. یکی از مجاری فهم مواضع درونمتنی اسلام، رجوع به دیدگاههای اندیشمندانی است که در مقام تشریع و تفسیر مواضع دین در نسبت با این مقوله و احکام مربوط سخن گفتهاند. این نوشتار درصدد است تا با تتبع در آثار و مکتوبات متفکران مسلمان از حوزههای مختلف، رئوس کلی این مواضع را استخراج و دستهبندی کند. روش این مطالعه در مقام گردآوری اطلاعات، اسنادی و در مقام تحلیل یافتهها، تفهمی، تفسیری و اجتهادی است.
Leisure is often used to mean either ‘’ time free from any kind of work or other duties’’ or ‘’a range of recreational and intellectual activities which are taken into consideration in this period of time’’. Due to the various dimensions of this word، the two meanings of leisure have been studied or its different aspects are worth investigating. Owing to their axiological status، educational capacities and mission، divine religions، including Islam pay attention to the prescriptive، contingent and normative aspects of the word. One of the ways of understanding the positions of Islamic texts is to refer to the views of the thinkers who have dealt with the position of religion on this topic and the related injunctions according to Islamic law and commentary of the Qur’an. Referring to the works of Muslim thinkers on different fields، this paper seeks to make explicit and classify the general topics about these positions. This research uses a categorical method in gathering the information and an explanatory، interpretative and independent reasoning-based method in analyzing the findings.
خلاصه ماشینی:
"برای مثال، برخی به مبانی انسانشناختی، یعنی نیاز انسان به فراغت و تفریح بهمنزلة نیازی طبیعی؛ برخی به مبانی انگیزشی عموم، مانند لذتجویی، شادیطلبی و ملالتگریزی در سوقیابی مجاز به اشتغالات فراغتی؛ برخی به بیان برخی مصادیق رایج و احکام مربوط همچون موسیقی، طنز و مزاح؛ برخی به آثار و نتایج مترتب مثل نشاطافزایی، افزایش راندمان کار، به تعویق افتادن فرسودگی بدن که جواز آن را نتیجه میدهد؛ برخی به تشریع حکم فقهی و تعیین حدود مجاز و ممنوع؛ برخی به تبیین ملاکهای حرمت و حلیت این نوع اشتغالات در شریعت؛ و برخی در مقام نقد مواضع سختگیرانة فقهی عطف توجه کردهاند.
محمدتقی جعفری علامه جعفری نیز در برخی از آثار خود بهویژه زیبایی و هنر از دیدگاه اسلام، استفادة مشروط از برخی آثار هنری را که با اقتضائات حیات معقول سنخیت داشته باشند، مجاز شمرده است: تقسیم ساعتهای عمر در زندگی بر چهار قسمت در بعضی از روایات و بر سه قسمت در برخی دیگر از آنها که یک قسمت برای آسایش و تفریح و برخوردار شدن از لذایذ مشروع است، یکی از بهترین دلایل اثباتکنندة این معناست که دین اسلام دین مشقت و سختی نیست (جعفری، 1370، ج 21، ص177).
فراهم کردن وسایل چنین شادیای برای دیگران و نیز شاد شدن خود انسان هم در این حد عیبی ندارد و مطلوب است؛ و نکتة پایانی اینکه اگر ادخال سرور در جهت تکامل باشد و لااقل موجب شود که موانع عبادت و تکامل شخص برطرف گردد و در راه انجام وظایفش نشاطی پیدا کند، میتواند مطلوب باشد؛ چه خود انسان وسایل آن را فراهم کند، چه دیگران به این شادی کمک کنند (مصباح، 1387، ص128-133)."