چکیده:
این مقاله به واسطه بررسی بخشی از خاطرات مغفول سفر گردشگری ایرانی در اوایل دوره قاجار به انگلستان، بحث درباره انتقال فناوری در عصر تجددگرایی در ایران را به اشتراک میگذارد.مباحثه در باب اهمیت کاغذشناسی توسط مورخان فرهنگی، مشخص میسازد که ایران در اوایل قرن ۱۳ق./ ۱۹م. واردکننده تکنولوژی نوین چاپ به شمار میرفته، اما از مهارتهای کاغذسازی جدید که مستلزم صنعت چاپ بوده، هیچ بهرهای نبرده بوده است. با اتکاء به منابع موجود در سفرنامه میرزا صالح شیرازی، بخش اصلی «یادداشتها» به بازسازی سیاحت میرزا صالح در یک کارخانه کاغذسازی صنعتی در انگلستان به سال ۱۸۱۸م. میپردازد و نتیجه آن به تلاشهای ایران برای توسعه یک صنعت کاغذسازی مدرن منتهی میشود
خلاصه ماشینی:
"بنابراین دقیقا به خاطر این واقعیت است که نمیتواند به سؤال کلیدی دربارۀ تجددگرایی در تولید کاغذ پاسخی روشن دهد: هنگامی که ورود تکنولوژی چاپ، میزان درخواست برای انواع جدیدی از مقادیر کاغذ را بسیار افزایش میدهد، چه اتفاقی میافتد؟ در حالیکه روند مدرن شدن جامعۀ ایرانی منتج به شکلگیری بازار گستردۀ کتابخوانی شد، اما از طرفی دیگر این کشور به منظور برقراری تعادل در بازار عرضه و تقاضا، هرگز موفق به توسعۀ توانایی ساخت کاغذ نگردید.
۱۴ گرچه به خاطر برپایی دومین ماشین چاپ در ایران و موفقیت چشمگیر او در بنیادگذاری نخستین روزنامۀ ایرانی، لقب گوتنبرگ ایرانی بسیار زیبندۀ میرزا صالح است، اما باید به این نکته نیز توجه داشت که او در طول اقامت چهار سالهاش در خارج از کشور به دیگر جنبههای صنعتیسازی انگلستان نیز بسیار علاقهمند بود.
۳۴ وجود چاپخانۀ دانشگاه در نزدیکی شهر آکسفورد، موجب افزایش تقاضا برای کاغذ شده بود، شایان ذکر است که دو سال پیش از بازدید میرزا صالح، حدود هشت کارخانۀ کاغذسازی، در دهکدههای اطراف آکسفورد در حال فعالیت بودند که این تعداد، جدای از کارخانۀ کاغذسازی همپتونگی به حساب میآمدند.
گرچه ارتباط با چاپخانۀ دانشگاه آکسفورد این خواست و انگیزه را تقویت کرده بود، اما صنعت کاغذسازی در روستاهای اطراف شهر آکسفوردشر برای امور مذهبی، که از مشخصههای قرن نوزدهمی دانشگاه آکسفورد به شمار میرفت، دنیایی را در پیش روی او قرار داد؛ دنیایی ورای آن نوع دانشی که میرزا صالح به قصد آن سفر کرده بود."