چکیده:
این مقاله ضمن مروری تحلیلی بر فصول پنجگانه کتاب خدای سلفیه، به مباحثی چون مفهومشناسی، پیشینه اندیشههای سلفی در جهان اسلام، تحلیل و نقادی روششناختی، معرفتشناختی، هستیشناختی و معناشناختی آرای سلفیه در باب توحید، و تامل در آرای سلفیه در باب صفات خدا میپردازد. بخش پایانی نیز نقد مفهومی، روششناختی و محتوایی کتاب است.
خلاصه ماشینی:
این در حالی است که ابنتیمیه حدیث غدیر و کساء و حدیث نبوی دربارۀ حضرت علی (ع) در خیبر (دال بر دوستبودن خدا با حضرت) را نیز قبول دارد.
۶. ابنتیمیه سه ملاک مهم برای خلافت و افضلیت را اهل بیت پیامبر بودن، افضلیت در جهاد، افضلیت در علم و قضاوت میداند و خود او اذعان میکند که حضرت علی (ع) این سه ویژگی را داشته است.
نویسنده کتاب در پایان نتیجه میگیرد که تفکر سلفیه از جهت معنای پیروی و نیز جهت مصداقی محل نقد جدی بوده، این تفکر، بدعت و پدیدهای نوظهور است.
نویسنده کتاب در نقد سلفیه میگوید: «آیا اگر کسی تابع امیرالمؤمنین و حسنین و باقرین (ع) باشد و تابع ابنتیمیه و محمد بن عبدالوهاب نباشد اهل بدعت است و کافر و خونش حلال است؟!».
در حالی که نقد وارد بر آن این است که باید صفاتی را به خدا نسبت داد که در قرآن و روایات و ادعیه آمده است و نباید صفاتی را که مناسب مقام ربوبی نیست گفت.
نویسنده کتاب در نقد این اصل با توجه به سخن علی (ع) در نهجالبلاغه که کمال توحید را نفی صفات زاید بر ذات میداند و نیز ذکر یک دلیل عقلی بر زایدنبودن صفات بر ذات، این اصل را رد میکند؛ اصل ششم.
نقد: اگر صفات زاید بر ذات باشند خداوند محل حوادث خواهد شد و این مردود است.
به نظر میرسد اگر این مبنا درست باشد برخی همچون ابنتیمیه خلاف آن را انجام دادهاند و واجبالوجود را برای خداوند به کار بردهاند، در حالی که در قرآن و سنت نیامده است.