چکیده:
«فرهنگ» یکی از مهمترین واژههای دوران معاصر است، بهگونهای که امروزه همه حوزههای علوم انسانی و حتی دیگر علوم، بخشی از مطالعات خود را به بررسی ارتباط فرهنگ و آن حوزه اختصاص دادهاند. فلسفه نیز بهعنوان ژرفترین حوزه تفکر بشر از این موضوع مستثنا نبوده و از اولین حوزههایی به شمار میرود که به اهمیت موضوع فرهنگ پی برده و آن را مورد پرسش قرار داده است. دکتر علیاصغر مصلح، عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی، بعد از حدود ۱۰ سال پژوهش و مطالعه در این موضوع، به دنبال ارائه یافتهها و آموختهها و طرح پرسشها و دغدغههای خود در این کتاب است. کتاب فلسفه فرهنگ بهمثابه دائرهالمعارفی است که مولف تلاش کرده تا تمام موضوعهایی را که ذیل این مفهوم میگنجد، در مدخلهای متعدد مطرح کند. دکتر مصلح در این کتاب کوشیده است تا این حوزه را با استناد به آرای متفکران غربی و ایرانی معرفی و سپس موضوعات، مسائل و عناصر آن را بیان کند و در نهایت به بررسی و واکاوی زمانه خود بپردازد. هدف نگارنده این مقاله در وهله اول معرفی این کتاب بهعنوان منبعی مهم و جامع برای علاقهمندان و پژوهشگران این حوزه و بعد، آوردن ملاحظاتی در مورد کتاب است.
خلاصه ماشینی:
دکتر مصلح در این کتاب کوشیده است تا این حوزه را با استناد به آرای متفکران غربی و ایرانی معرفی و سپس موضوعات، مسائل و عناصر آن را بیان کند و در نهایت به بررسی و واکاوی زمانۀ خود بپردازد.
همانگونه که از نام فصل مشخص است، مؤلف در این فصل به طرح مبانی نظری که برای تبیین موضوع «فلسفۀ فرهنگ» ضروری است، میپردازد و به جرأت میتوان گفت هیچ موردی از نظر مؤلف دور نمانده و هر آنچه باید در بررسی مبانی یک مسئله بدان توجه شود، به تفصیل یا اجمال و یا حداقل در حد طرح پرسش آمده است.
نکتۀ قابل توجه این فصل این است که مؤلف حوزۀ پژوهش خود را به فلاسفه محدود نکرده و به تحلیل آرای متفکرانی که فیلسوف نیستند، اما تفکرات آنان نقش مهمی در فهم «فلسفۀ فرهنگ» داشته، نیز پرداخته است.
یکی از محاسن این فصل این است که مؤلف در بخش توضیح آرای هر متفکر، به معرفی آثاری از او که مربوط به حوزۀ «فلسفۀ فرهنگ» است، پرداخته و سیر تفکر و ارتباط محتوایی میان آن آثار را نیز آورده است.
دیگر حسن این فصل بیان نحوۀ ورود هر متفکر به «فلسفۀ فرهنگ» در یک یا چند کلیدواژه توسط مؤلف است، این حسن برای محققانی که بهصورت موضوعی به فرهنگ میپردازند، بسیار مفید است.
همانطور که گفته شد در فصل دوم میتوان ارتباط آرای متفکران و حوزۀ فلسفۀ فرهنگ را در یک یا چند کلیدواژه آورد، در این فصل مؤلف معادل برخی از این واژههای اساسی را در پاورقی آورده است، اما برخی دیگر از قلم افتادهاند.