چکیده:
این مقاله نگاهی دارد به کتاب انزوای اجتماعی در جامعه مدرن تالیف اساتید دانشگاه اوتراخت هلند؛ رولوف هورتولانوس، آنجا میشلز و لودوین میوسن که جدا از مباحث نظری گسترده در خصوص انزوای اجتماعی؛ نتایج یک تحقیق بزرگ ملی در هلند را نیز دربر دارد.روش پژوهشی مولفان از پیوند سنتهای پژوهشی علوم اجتماعی و در راس آن سنت پژوهشی مطالعه تجربی گسترده بهره برده است. سوالات روشنی در خصوص انزوای اجتماعی، دلایل فردی و جمعی وقوع و نتایج آن در ابتدای پژوهش طرح شده که بنمایه اصلی چارچوب پژوهش است. مولفان در سراسر کتاب تلاش کردهاند نشان دهند انزوای اجتماعی همانگونه که میتواند پیامد مشکلات زندگی باشد، بههمان نسبت هم میتواند علت مشکلات دیگر زندگی تلقی شود. درواقع آنان بر این باورند که انزوای آدمیان در زندگی امروز را نمیتوان به عنوان موضوعی خصوصی کنار گذاشت؛ زیرا به دو دلیل، موضوعی عمومی است: اول اینکه اثراتش به زندگی شخصی انسانها محدود نمیشود و دوم اینکه انزوا تنها به دلایل شخصی ایجاد نشده بلکه از علل فراشخصی و فرآیندهای اجتماعی نیز تاثیر میپذیرد.پروژه تحقیقاتی که اساس این کتاب را تشکیل داده، در نهایت منجر به ارائه راهکارهایی از سوی محققان شده که در دو محور اصلی: ۱) راهکارهای مداخلهای و ۲) دیدگاههای سیاستگذارانه در عرصه مدیریت کلان انزوای اجتماعی خود را نشان داده است.
خلاصه ماشینی:
درواقع آنان بر این باورند که انزوای آدمیان در زندگی امروز را نمیتوان به عنوان موضوعی خصوصی کنار گذاشت؛ زیرا به دو دلیل، موضوعی عمومی است: اول اینکه اثراتش به زندگی شخصی انسانها محدود نمیشود و دوم اینکه انزوا تنها به دلایل شخصی ایجاد نشده بلکه از علل فراشخصی و فرآیندهای اجتماعی نیز تأثیر میپذیرد.
» سؤالاتی هستند که ممکن است توسط گزارشگر صفحۀ حوادث روزنامه به آنها پاسخهای فوری و کوتاه داده شود؛ اما این واقعه برای عالمان علوم اجتماعی خبر از فقدان شبکههای ارتباطی و حمایتی میدهد که در صورت وجود میتوانست از مرگ در تنهایی و رها شدن جسد در انزوای خانگی ممانعت کند.
اما حرف اصلی مؤلفان کتاب انزوای اجتماعی در جامعه مدرن پس از چیدن این مقدمات، اینگونه آغاز میشود که با توجه به اینکه نتایج انزوای اجتماعی تنها بر فرد تأثیر نمیگذارد بلکه باعث اختلال اجتماعی نیز میشود، باید انتظار داشت که انزوای اجتماعی موضوعی مهم در سیاستگذاریها و برنامهریزیهای اجتماعی تلقی شود.
«بنابراین انزوای اجتماعی نمیتواند به عنوان موضوعی خصوصی کنار گذاشته شود؛ زیرا موضوعی عمومی است: اول از همه اینکه اثراتش به زندگی شخصی انسانها محدود نمی شود، بلکه جامعه را به طور کلی متاثر میکند، دوم اینکه انزوای اجتماعی تنها بر عوامل شخصی بنا نشدهاست بلکه علل فراشخصی و فرآیندهای اجتماعی نیز میتواند مورد اشاره قرار بگیرد» (ص ۵۷).