چکیده:
قاعده «لاضرر» از قواعد کاربردی در فقه اسلامی است که در دیدگاه امام خمینی1 و شهید صدر(ره)، ابعاد متفاوتی برای آن طرح شده است. این مقاله پس از مرور اجمالی بر سند و دلالت روایاتی که مستند قاعده هستند، به تبیین ابعاد ذیل با توجه به دیدگاه امام خمینی و شهید صدر پرداخته، ایده های متمایز در نگرش دو فقیه را مطرح کرده است: 1. سلطانی (حکومتی) بودن قاعده لاضرر؛ 2. مفهوم شناسی، ملاک شناسی و مصداق یابی ضرر؛ 3. استخراج احکام وضعی از قاعده لاضرر. نتایج به دست آمده از این قرار است:
1. امام خمینی قاعده لاضرر را حکومتی دانسته و این قاعده در اختیار فقیه حاکم، مبنای احکام وضعی و اجتماعی قرار می گیرد. 2. شهید صدر با بسط در معنای ضرر؛ به-ویژه در توسعه آن به نقص در کرامت و اعتقاد به ضرورت شناخت محل اصلی ضرر با واکاوی مسائل، راه مهمی را برای حل مشکلات خانوادگی و مسائل عرصه خصوصی باز کرده و با تاکید بر اعتبار شناخت مصداق ضرر به وسیله عرف و قطعیت دلالت روایات بر قوانین وضعی، محدوده و کاربرد قاعده را افزایش دادند. این نوشتار نشان می-دهد با بازخوانی دیدگاه های فقهاء درباره قواعد فقهی می توان ظرفیت قانونگذاری را بر مبنای فقه حکومتی افزایش داد.
The rule “no harm shall be inflicted or reciprocated in Islam” is one of the widely used rules in the Islamic jurisprudence which is thought to be of various dimensions. The article at hand has a cursory glance over the evidence and significations of the hadiths or narrations upon which the rule in question is based، and goes on to discuss and explicate the following aspects as viewed by Imam Khomeini and Shahid Ñadr، making clear the distinctions between the views of these two Muslim jurists:
1. Taking the rule of “no harm shall be inflicted or reciprocated in Islam” as a governmental rule;
2. A study of the concept، criteria and referents of the rule in question;
3. Deduction of positive prescripts from the rule in question;
The results obtained are as follows:
a.According to Imam Khomeini، the rule “no harm…” is governmental and at the disposal of the faqih-ruler and can serve as the basis for positive and social prescripts (rulings).
b.By way of extension of the concept ‘harm’، particularly in relation to the concept of ‘defect in dignity’ and the belief in the necessity of the main locus and occasion of harm، Shahid Ñadr explores the problems to pave the ground for finding solutions for family problems and the problems in private areas، laying emphasis on the validity of common-sense knowledge of referents of harm and the certainty of what is signified by traditions as applied to the positive laws، thereby extending the domain and application of the principle at issue. The present article seeks to show that the review of the faqihs’ views on jurisprudential laws can add to the legislation capacity on the basis of governmental jurisprudence.
خلاصه ماشینی:
2. شهید صدر با بسط در معنای ضرر؛ بهویژه در توسعه آن به نقص در کرامت و اعتقاد به ضرورت شناخت محل اصلی ضرر با واکاوی مسائل، راه مهمی را برای حل مشکلات خانوادگی و مسائل عرصه خصوصی باز کرده و با تأکید بر اعتبار شناخت مصداق ضرر به وسیله عرف و قطعیت دلالت روایات بر قوانین وضعی، محدوده و کاربرد قاعده را افزایش دادند.
اگر چه تشکیل هر حکومتی دارای عقلانیت و اهدافی است که یکی از آنها عبارت است از ایجاد انضباط اجتماعی از طریق قانونگذاریهای تکلیفی و وضعی، انحصار حق قانونگذاری در خداوند، ضمن آنکه معتقد است: «حکومت نشاندهنده جنبة عملی فقه در برخورد با تمامی معضلات اجتماعی و سیاسی و نظامی و فرهنگی است»، هر گونه دخالت حکومت در نظم عمومی و خصوصی را نفی نمیکند، بلکه از آنجا که شارع، گاهی با تأیید برخی روشها، اصول و قواعد عرفی و عقلایی نظر خود را به ویژه در حیطه زندگی معاملی مردم بیان کرده، همواره امکان دخالت حاکم اسلامی از طریق قانونگذاری در این جهت باز است.
یکی از موارد یا مصادیق این قواعد که به دخالت قانونگذارانة حاکم در جامعه کمک میکند، قاعده «لاضرر» است که بنا بر مکتب فقهی برخی فقهاء؛ نظیر امام خمینی1، بخشی از مستندات اصلی آن مانند حدیث معروف «سمره» از لاضرر که مهمترین منبع قاعده است، شامل نهی سلطانی است (امام خمینی، بیتا، ج1، ص15).