چکیده:
اعتماد سیاسی ازجمله مسائل مهـم در مطالعـات سیاسـی بـه ویـژه در حوزه مشارکت سیاسی است . سنجش ایـن مقولـه بـه ویـژه در نگـرش جوانان می تواند به شناخت میزان موفقیت نظام های سیاسی و استمرار حاکمیت کمک شایان توجهی بکند. برای سنجش میزان اعتمـاد سیاسـی از دید نسل سوم انقلاب ، بر آن شدیم تا با استفاده از داده های موجـود تغییرات نگرشی این گروه جمعیتی را بررسی کنیم . در این تحقیق تلاش کردیم ، با استفاده از پیمایش های ملی انجـام شـده در دهـه ١٣٨٠ و بـا استخراج گویه هایی که می توانستند در سنجش میـزان اعتمـاد سیاسـی مورد بهره برداری قرار گیرند و سپس با همسان سازی سنجه ها، رونـد تغییرات نگرشی نسل سوم انقلاب را در طول دهه ١٣٨٠ مشخص کنیم . به این منظور، با مطالعه پژوهش های انجام شده با تقسیم مفهوم اعتماد سیاسی به دو مقوله «اعتماد به نهادهای سیاسی و روند تصمیم گیـری در نظام سیاسی » و «اعتماد به کنشگران سیاسی » گویه هایی که معـرف هر کدام از این مقوله ها بودند در هر یک از بازه هـای زمـانی اسـتخراج شدند و در نهایت روند تغییرات نگرشـی در زمینـه اعتمـاد سیاسـی در دهه ١٣٨٠ ترسیم شد. در این تحقیق از تحلیل ثانویه داده های به دسـت آمده از پیمایش های ملی استفاده شده است . نتایج تحقیق نشان می دهـد گرچه سطح کلی اعتماد سیاسی در طول دهه ١٣٨٠ در میان نسل سوم انقلاب مناسب و در حد قابل قبولی بوده ، با برخی تغییرات و نوسـان ها در آن دوره زمانی مواجه بوده است . در عین حـال برخـی عـواملی کـه بیشترین سهم را در کاهش شاخص کلی اعتماد سیاسی داشـته و نیـاز به ترمیم و اصلاح دارند در این پژوهش معرفی شده اند.
خلاصه ماشینی:
در این تحقیق تلاش کردیم ، با استفاده از پیمایش های ملی انجـام شـده در دهـه ١٣٨٠ و بـا استخراج گویه هایی که می توانستند در سنجش میـزان اعتمـاد سیاسـی مورد بهره برداری قرار گیرند و سپس با همسان سازی سنجه ها، رونـد تغییرات نگرشی نسل سوم انقلاب را در طول دهه ١٣٨٠ مشخص کنیم .
به این منظور، با مطالعه پژوهش های انجام شده با تقسیم مفهوم اعتماد سیاسی به دو مقوله «اعتماد به نهادهای سیاسی و روند تصمیم گیـری در نظام سیاسی » و «اعتماد به کنشگران سیاسی » گویه هایی که معـرف هر کدام از این مقوله ها بودند در هر یک از بازه هـای زمـانی اسـتخراج شدند و در نهایت روند تغییرات نگرشـی در زمینـه اعتمـاد سیاسـی در دهه ١٣٨٠ ترسیم شد.
زمـانی مــی تــوان از وجــود اعتمــاد سیاســی ســخن گفــت کــه شــهروندان دولــت و نهادهــای آن ، سیاستگذاری به طور کلی ، و یا رهبـران سیاسـی بـه طـور فـردی را قـول نگهـدار، کارآمـد، منصف و با صداقت ارزیابی کنند از دیدگاه گیدنز اعتماد سیاسی احسـاس اطمینـانی اسـت که شهروندان نسبت به نهادها و افراد مذکور دارند و فکر می کننـد ایـن نهادهـا و مسـئولان ، حتی در نبود نظارت های مداوم ، آن چه را درست است انجـام خواهنـد داد (گیـدنز، ١٣٨٤: .
نتیجه گیری در بررسی داده ها و تحلیل های این پیمایش ها در دهه ١٣٨٠ به این نتیجه مـی رسـیم کـه وضعیت اعتماد سیاسی به نظام در میان نسل سوم انقلاب در مجموع قابل قبـول بـوده اسـت .