چکیده:
اين نوشتار به يكي از مسائل اجتماعي معاصر اشاره دارد. الگوپذيري نوجوان مسئله اي است كه در قالب مدگرايي، ارتباط با گروه هاي نابهنجار اجتماعي، گرايش به هنجارهاي زودگذر و سستي روابط خانوادگي بروز مي يابد. واكنش هاي ابتدايي والدين در دو طيف افراط و تفريط قرار دارد. آنان، گاهي سخت گير مي شوند و طرد بي حساب را در پيش مي گيرند و گاهي تسليم مي شوند و در قبال سرنوشت نوجوان به گونه اي خنثا عمل مي كنند. وضعيت مطلوب آن است كه والدين با در نظر داشتن شرايط سني و اجتماعي نوجوان و با استفاده از راهبردهاي تربيتي موثر، الگوپذيري نوجوان را مديريت و سامان دهي كنند. راهبردهاي پيشنهادي مقاله حاضر در قالب دو راهبرد كلان «مديريت الگوپذيري از طريق معاشرت» و «مديريت الگوپذيري از طريق هم انديشي با نوجوان» جاي مي گيرد. اين راهبردها با استفاده از آيات و روايات و با توجه به شرايط و ظرفيت هاي زندگي خانوادگي مطرح گرديده است.
خلاصه ماشینی:
در نوشتة پیشرو، سعی شده است از برخی راهبردهای کاربردی بحث شود که با استفاده از آنها والدین قادر خواهند بود گرایش نوجوانان به الگوپذیری، مدگرایی و روابط بیرون از خانواده را مدیریت و سلامت آیندة آنان را تضمین کنند.
ازاینرو، جا دارد بحث شود که آیا والدین بجز دو طیف پیوستار «انکار» و «تسلیم»، راه دیگری نیز در مواجهه با پدیدة «الگوپذیری» در نوجوانی دارند؟ چگونه میتوان با نوجوان برخورد کرد که هم اقتضائات روحی، جسمی و اجتماعی دورة سنی دورة نوجوانی نادیده انگاشته نشود و هم سلامت اجتماعی نوجوان خدشهدار نگردد؟ شواهد و قراین به دست آمده از منابع دینی گویای این امر است که خانواده با در نظر داشتن سازوکار خاصی میتواند پدیده الگوپذیری را مدیریت و ساماندهی کند.
اما آنچه این واقعیت را بیش از همه مسئلهدار جلوه میدهد، الگوپذیری نوجوان از خردههنجارهای غیر متداول (نابهنجار) اجتماعی و معیارهای ناصوابی است که نوجوانان در انتخاب شخصیتهای مهم (الگو) زندگی خود در نظر میگیرند؛ مسئلهای که بیشترین آسیبپذیری نوجوان را، که همان بیثباتی در قضاوتهای ارزشی باشد، رقم میزند.
بدون تردید، شخصیت اجتماعی والدین طبقة اجتماعی که در آن زندگی میکند، محل سکونت و خانوادههایی که با آنها معاشرت میکنند و عوامل بسیار دیگر در فرایند الگوپذیری و الگودهی نقش دارد؛ اما بنابر رویکرد اسلامی، این مسئله با وجود آنکه واقعیت دارد، به معنای مجبور بودن خانوادهها و خود نوجوانان در پیمودن فرایند از پیش تعیین شده نیست.
آنچه نوجوان را در این باب بیش از همه کمک میکند توجه به آسیبهای ناپایدار الگوهای لحظهای و لزوم ثبات در الگوها و هنجارهای اجتماعی است.