چکیده:
زمينه: خلاقيت در موفقيت افراد، سازمان ها و جوامع از نقش برجسته اي برخوردار است. اما زماني اين نقش به خوبي ايفا مي شود كه بتوان استعداد خلاقيت افراد را از قوه به فعليت درآورد كه اين خود مستلزم فراهم نمودن شرايط مناسب است. در اين راستا مي توان به رفتار هاي سه گانه بخل، ميانه روي و اسراف اشاره كرد كه تاثير آن ها بر خلاقيت نامعين است.هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسي تاثير رفتار هاي سه گانه بخل، ميانه روي و اسراف بر خلاقيت انجام شده است.روش: با بهره گيري از روش هاي اكتشافي و كيفي، موقعيت نامعين تاثير رفتارهاي سهگانه بر خلاقيت بر اساس منابع معتبر موردپژوهش قرار گرفت. به اين ترتيب كه؛ مطالب مرتبط با تاثير رفتارهاي سهگانه بر خلاقيت استخراج شد، مطالب با محتواي يكسان و منابع متفاوت تركيب شدند، مطالب متفاوت با منابع متفاوت در قالب تاثير هركدام از رفتارهاي سهگانه با خلاقيت، تفكيك شدند، به مطالب هركدام از رفتارهاي سهگانه و خلاقيت، نظم و سازمان داده شد يافته ها: مدل حاصله از تحقيق نشان مي دهد كه رفتار هاي سه گانه در قالب يك پيوستار كه بخل و اسراف در مقابل هم قرار داشته و ميانه روي نقطه وسط آن هاست، بر خلاقيت تاثير دارند. به اين صورت كه هر چه رفتار از بخل و يا اسراف فاصله گرفته و به ميانه روي نزديك تر شود، موجب خلاقيت بيشتري مي شود. بخل در نقش سيستم بسته از طريق تفريط در رفتار (مصرف نكردن منابع در جاهاي لازم يا كمتر از آستانه كفايت، كاهش ارتباطات، كاهش تنوع و فقدان تنش خلاق) موجب كاهش خلاقيت شده و اسراف در نقش سيستم باز حلقه باز از طريق افراط در رفتار (مصرف منابع در جاهاي غير لازم يا بيشتر از آستانه كفايت، افزايش ارتباطات افسارگسيخته، افزايش تنوع افسارگسيخته و فقدان تنش خلاق)، باعث كاهش خلاقيت مي شود. در مقابل، ميانه روي در نقش سيستم باز حلقه بسته منفي از طريق اعتدال در رفتار (مصرف منابع در جاهاي لازم و در آستانه كفايت، ارتباطات هدفمند، تنوع هدفمند و تنش خلاق)، خلاقيت را افزايش مي دهد.نتيجه گيري: بر اساس مدل به دست آمده مي توان تاثير رفتار هاي سه گانه بر خلاقيت را مديريت نمود. به اين شيوه كه معطوف به ارتقاي خلاقيت بايستي در زندگي فردي و اجتماعي از رفتارهاي بخيلانه و مسرفانه فاصله گرفته و به رفتار ميانه روي، نزديك شد.
خلاصه ماشینی:
"زیرا هرچند تحقیقات نشان میدهد که خلاقیت و نوآوری مستلزم دسترسی به منابع هستند(آمابیل و همکاران، 1996) و منابعی نظیر منابع انسانی(کوک 3 ، 1998؛ برند 4 ، 1998؛ آمابیل، 1998؛ اندریوپولوس 5 ، 2001؛ مامفورد 6 و همکاران، 2002؛ شالی و گیلسون، 2004)، منابع اطلاعاتی (آمابیل و گریسکی ویکز، 1989؛ جکسون 7 ، 1992؛ آمابیل، 1997؛ ویلیامز و اورلی، 1998؛ کارتزبرگ 8 و آمابیل، 2001؛ وست 9 ، 2002، مانیکس و نل 10 ، 2005؛ هارگادون و بکلی 11 ، 2006)، منابع زمانی(بسادور، 1987؛ آمابیل و گریسکی ویکز، 1989؛ اندرسون 12 و همکاران، 1992؛ مارتین 13 ، 1995؛ تسلوک 14 و همکاران، 1997؛ آمابیل، 1998؛ آمابیل و همکاران، 2003؛ شالی و گیلسون، 2004) و منابع مالی (آمابیل، 1988؛ اندرسون و همکاران، 1992، سیکزنتمیهالی، 1996؛ جونز و مک فازن 15 ، 1997؛ آمابیل، 1997؛ کاتز و آلن 16 ، 1988؛ تارو، 2000) به کوششهای خلاق کمک میکنند، اما منابع در Threshhold Sufficiency creative tension Cook Brand Andriopoulos Mumford Jackson Kurtzberg West Mannix & Neale Hargadon & Bechky Anderson Martin Tesluk Jones & McFadzean Katz & Allen سطح آستانه کفایت موجب افزایش خلاقیت میشود(آمابیل، 1998)."