چکیده:
برخي اصطلاحات در عين داشتن كاربرد هاي عاميانه، واجدِ بار معنايي روشن و دقيقي هستند و قابليت آن را دارند كه در بحث هاي دقيق علمي نيز به كار گرفته شوند. در اين مقال ضمن تلاش براي بازيابي مفهومي اصطلاح «دين گريزي»، نشان داده مي شود كه اين تعبير تا چه حد قادر است منظومه ما را ذيل بحث هاي دينداري كامل نمايد. دين گريزي به مثابه مصداقي از تغييرات چهارگانه اين حوزه، پديده اي رو به گسترش است و لازم است مطالعات همه جانبه اي در سطح مفهومي و نظري و ميداني آن صورت گيرد. حاصل كار در اينجا، بازيابي و افراز مفهومي آن بوده است و نيز ارائه مدلي تبييني به منظور فراهم آوري مقدمات لازم براي مطالعات ميداني و مداخله در واقعيت.
خلاصه ماشینی:
اصطــلاح «جنبش هاي دينــي جديد» (New Religious Movements) از ويلســون (١٩٩٩) اســت ، اما از اين پديده با عناوين ديگري نيز ياد شــده است .
اين اعتقاداتِ کلان در صورت بسط ، شاخه هاي مختلفي درباره مبدأ و معاد، وجود عواَلم ديگر، ابعاد غيرمادي وجود انســان ، منابع و ابزارهاي معرفت و روش هاي خاص ترِ کســب آن پيدا مي کند که ممکن اســت در تأملات عقلي ديندارانِ پرســش گر، محل ترديد و انکار قرار گيرند و در قياس با ديگر فلسفه هاي مطرح در اين ساحات ، از صحت و اعتبار کمتري برخوردار شوند و به يکي از عوامل دليلي دين گريزي بدل گردند.
آموزه هــاي ايدئولوژيک : ظرفيت هــاي معرفتي مندرج در آموزه هــاي ايدئولوژيک ، اعم از آنچه ممکن است در بنيان هاي فلسفي آن وجود داشته باشد و همچنين ارزيابي صورت گرفته از قابليت هاي آن در معنا و کيفيت بخشــي به زندگي ، شايد تنها جنبه هاي دليلي هســته جاذب باشند؛ زيرا بقيه عواملِ قابل احصا در اين هسته ، عمدتاً علتي اند و بر روي آن دســته از دين گريزاني اثر مي گذارند که ســهم عقل و انديشه در تصميم و عمل شان کمتر از بقيه عناصر اســت و با انگيزه هايي به غير از جستجو و نيل به حقيقت بدين کار مبادرت کرده اند.
اين نه به دليل ناچيز بودن تأثيرات ناشي از شرايط مدرن است ؛ بلکه بدان روست که تنها بخشــي از آن بر روي دين گريزي اثر گذارده اســت و تأثيرات ديگر آن را بايد در ماجــراي تغييــر کيش و خصوصاً در تغييرات دينداري دنبــال کرد.