چکیده:
هدف مقاله حاضر، توصیف و بحث درباره فرآیندهای مورد استفاده برای نگارش نقد در مجلات علمی و فراهم کردن یک راهبرد پیشنهادی و کاربرگه ارزشیابی، برای به کارگیری در زمان نقد کتاب است. جست وجوی آثار در ماه جون سال 2009 در بانکهای اطلاعاتی مدلاین، سینال، امبیس و نمایه مربوط به طب مفصلی با بهکارگیری ترکیبی از واژگان کنترلشده و کلمات مختصرشده متن، با هدف دستیابی به مقالات مرتبط با نگارش نقد در نشریات علمی، انجام شد. درجست وجوی اولیه، تعداد 839 استناد به دست آمد. پس از حذف موارد تکراری و با توجه به معیار انتخاب، تعداد 78 مقاله شامل تفسیر روایی (28 مورد)، یادداشت سردبیر یا آگهی های مجلات (25 مورد)، پژوهش های بنیادی (18 مورد) و ستون خوانندگان (9 مورد)، به این بررسی اضافه شدند. توصیههایی بهمنظور برنامهریزی و نگارش یک نقد منصفانه و با کیفیت، بر پایه مدارک جمع آوریشده از مقاله های نقدشده و تجربیات نویسنده، در این مقاله آورده شدهاست. همچنین یک کاربرگه برای نوشتن نقد کتاب تهیه شدهاست. نقد علمی کتاب، ملاحظات زیادی را می طلبد و پتانسیل تبدیل به یک فرم ادبی تاثیرگذار را دارد. انتشار یک نقد دانشگاهی موفق، نیازمند این است که منتقد از فرآیند انتشار نقد آگاهی داشته و به مهارت ها و فنون نگارش یک نقد موفق اشراف داشته باشد.
خلاصه ماشینی:
ممکن است این سؤال پیش بیاید که اگر اکثر منتقدان دعوت شده هستند، چگونه یک فرد عادی می تواند منتقد شود؟ به ندرت پیش می آید که مجلات برای منتقدان کتاب تبلیغ کنند.
کاربرگۀ مربوط به ارزشیابی کتاب در انتهای مقاله و در پیوست موجود است که ملاک های ارزشیابی که هنگام خواندن کتاب برای تهیۀ نقد باید مورد ارزیابی قرارگیرند، در آن فهرست شده اند.
ویژگی های نامطلوب نقد ـ شیوة نگارش ضعیف است ؛ ـ منتقد برای نقد کتاب موردنظر گزینۀ مناسبی نیست یا حداقل اطلاعات را در زمینۀ موضوعی موردنظر دارد؛ ـ مشتمل بر اظهارنظرها و مراجع نادرست یا غیرضروری است ؛ ـ مروری بر محتوای کتاب است ، ولی نقد نیست ؛ ـ در مقولۀ بحث دربارة ارزش و ارائۀ خلاصۀ مطالب کتاب موفق نبوده است ؛ ـ به شیوة غیرحرفه ای نگارش یافته و سعی در نمایش برتری منتقد دارد؛ ـ صرفا یک خلاصۀ فصل به فصل است ؛ ـ به ندرت اشتباه های مربوط به املا و ساختار را مشخص کرده است ؛ ـ از تمجید عقاید و فلسفۀ خود منتقد برای ردکردن محتوای کتاب استفاده شده است ؛ ـ از اظهارات پیش پا افتاده ، کلیشه ای و غیرخلاقانه استفاده شده است ؛ ـ کتابی را که نویسنده به جای اثر فعلی باید می نوشت توصیف می کند؛ ـ در بیان این که چگونه کتاب می تواند خودش را با بدنۀ بزرگ تری از آثار مربوط به دامنۀ موضوعی منطبق کند، شکست می خورد.