چکیده:
نازیسم که بواسطه هیتلر و حزب ناسیونال سوسیالیسم بعد از جنگ جهانی اول در آلمان سربرآورد. یکی از دهشتناکترین حکومتهای تاریخ می باشد، که نه تنها در آلمان و اروپا بلکه سایه هراس انگیز و رعب آور آن در سراسر جهان قرن بیستم، ملت ها و دولتهای مختلف را متاثر ساخت. و با شعله ور ساختن جنگ جهانی دوم صحنه های تاریکی را در تاریخ رقم زد.
چرایی سر بر آوردن چنین حکومتی مطلقه و تمامیت خواه و تبیین علل و عوامل موثر بر ظهور آن در کشوری پیشرفته و مدرن همانند آلمان، همراه با بررسی زمینه های فکری و اوضاع سیاسی و اقتصادی موثر در شکل گیری نازیسم مهمترین مسئله ی مطرح شده در این مقاله می باشد که نگارندگان آن معتقدند؛ وجود و پرورش اندیشه سیاسی اقتدارگرا و تمامیت خواه در فلسفه سیاسی آلمان که خواهان دولتی مطلقه و یکپارچه می باشد، همراه با ضعف و انحطاطی که بر دولت و اوضاع سیاسی و اقتصادی آلمان بعد از جنگ جهانی اول مستولی شده بود، راه را برای هژمونی نازیسم هموار می ساخت.
خلاصه ماشینی:
454 ٢- تبیین اندیشه های موثر در شکل گیری مبانی فلسفه سیاسی نازیسم در این مبحث هدف آن است تا به پی جویی برخی از مهمترین مبانی و مولفه های حکومت نازیسم در آلمان بپردازیم و به این پرسش پاسخ دهیم که آیا حکومت نازیسم بدون هیچ زمینه فکری و یکباره در آلمان توانست به هژمونی برسد و یا اینکه قبل از ظهور این حکومت مبانی فکری و نظری آن معنادهی شده بود؟همچنین بدانیم فلاسفه و متفکران آلمانی چه تاثیری در فراهم آوردن زمینه های فکری این حکومت داشته اند؟ از آنجایی که یکپارچی و تمامیت خواهی دولت همراه با قدرت مطلقه و بی چون چرای رهبری که از ایشان شخصیتی فرهمند و اسطوره ای می ساخت ، همراه با نژاد پرستی و جنگ طلبی از مهمترین مبانی و مولفه های حکومت نازیسم می باشند، در فلسفه سیاسی هگل و نیچه به تبیین این مبانی می پردازیم .
٣- رویکردی بر اوضاع سیاسی و اقتصادی آلمان بعد از جنگ جهانی اول و صلح ورسای : نه تنها آلمان که بسیاری از کشورهای جهان در ابتدای قرن بیستم با مشکلات سیاسی و اقتصادی شدیدی در گیر بودند، بویژه بعد از جنگ جهانی اول که خسارات و آسیب های بسیاری برای تمام بشریت در تمام نقاط جهان در پی داشت ، چون در این جنگ حدود ٩ میلیون نفر کشته شدند؛ در حدود ٢٢ میلیون نفر (به نسبت یک سوم ) معلول و از کار افتاده ، ٧ میلیون نفر برای همیشه ناقص و معلول شدند و حدود ٥ میلیون نفر نیز مفقود شدند، بیش از پیش موجد نا امنی و نگرانی میان مردم شده بود و بسیاری از تلاشها را در جهت تحقق امنیت و دموکراسی در جهان بی ثمر گذاشت .