چکیده:
منظور از ساحت وحياني دين، مجموعه ويژگي هايي است كه دين در بدو شكل گيري كسب مي كند. اين ساحت به طور معمول، شامل اموري همچون مباني ايماني، متون مقدس، سنت بنيان گذار، تعاليم و مناسكاوليه مي شود. انديشمندان روزگار ما مبتني بر خاستگاه هاي فكري خود، طيف وسيعي از ديدگاه ها را نسبت به اين امور دارند، به گونه اي كه در يك سر طيف، دين وحيانيْكامل، معصوم، خدشه ناپذير و ابدي انگاشته مي شود و در سر ديگر، به عكس، انساني، زماني و قبض وبسط پذير در نظر گرفته مي شود. ساحت وحياني دينْ شالوده و نظام يك دين را پايه ريزي مي كند؛ در نظر سنت گرايان، اين ساحت از دين، الاهي، مقدس و مقدر است و ريشه در عالم جبروت، يعني در مبدا و رجعت گاه آخرت شناسانه ي دين دارد. اما نوانديشان ديني اكثراً ويژگي هاي بشري را به اين ساحت نسبت مي دهند و آن را به منزله ي نهال دين تلقي مي كنند كه نگرش بنيان گذار دين به جهان را مي نماياند و پس از او رشد و تكامل مي يابد. در ادامه، به تطبيق مولفه هاي مهم اين ديدگاه ها پرداخته، اختلاف ها و شباهت هاي آن ها را فهرست مي كنيم.
خلاصه ماشینی:
"سنت گرایان بر این باورند که اگرچه کتب مقدس با قاطبه ی مردم یا امت سخن می گویند و لذا به طور کلی ، باید متناسب با انتظار خداوند از آن مردم ، به تشریع و تبیین حقیقت بپردازند ـ و از این حیث ، نوعی نسبیت یا صبغه بر حقیقت بار می شود ـ لیکن این کتب به دلیل وفادار بودن به اصل مطلق ، باید حقیقت مطلق و بی رنگ را به هر بیان و صورت ممکن ، در درون خود داشته باشند؛ حقیقتی که در پرده ی شرایع و محدودیت های ناشی از آن ها نمی گنجد.
سنت گرایان الاهی بودن را به این امور محدود نمی کنند، بلکه بر این باورند که ظهور یک دین امری بسیار متحول کننده و اساسی از منظر وجودشناسی و معرفت شناسی است و به همین دلیل ، دخالت امر الاهی در چنین امور کلیدی و اساسی عالم ، فراتر از شرایط معمول است و کمتر پدیده یا امری را خصوصا در دوران شکل گیری دین و در زندگی بنیان گذار می توان سراغ گرفت که خالی از تقدس و الوهیت باشد.
یک سنت گرا هسته ی ثابت و اساس الاهی دین را از صورت مواج و متغیر آن مهم تر می داند و به این دلیل ، توجه جدی به مسائل روزمره ، مانند امور سیاسی و اجتماعی مبتلابه جوامع انسانی ، که اموری برون گرایانه محسوب می شوند، ندارد؛ بلکه جنبه های معرفتی و ساختاری را مد نظر قرار می دهد."