چکیده:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین انباشت خاطره بر کیفیت ادراک، شناسایی و بررسی فاکتورهای موثر بر خاطرهانگیزی و تصویرپذیری فضاهای شهری در یک نمونه موردی است تا با شفافسازی چارچوب نظری این کیفیت، بتواند به برنامهریزان، طراحان شهری در جهت بهبود ارتباط شهروندان با فضاهای شهری کمک کند. در این تحقیق، خیابان ولیعصر در شهر تهران به عنوان محدوده مطالعاتی برگزیده شده است. این پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق مبتنی بر آمار استنباطی است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که حوزههای فعالیت و معنا از نظر کاربران واجد اهمیت بیشتری نسبت به عناصر کالبدی است. در واقع، برنامهریزی برای بهبود عامل کالبدی نیز بایستی در جهت افزایش امکان شکلگیری فعالیتهای متنوع و نیز بهبود تصویر و سیمای محیط در ذهن کاربران فضا باشد تا موجب ارتقای میراث هویت و خاطرات جمعی و تجمع میراث ناشی از زندگی هر روزه شهروندان در محیط های شهری گردد.
The aim of this study is to investigate the relationship between the accumulations of memories on perceived quality، identify and evaluate the factors affecting the evocative and image-ability of urban spaces is a case study، to clarify the theoretical framework of this quality، able to planners، urban designers، urban spaces help to improve communication with citizens. In this study، Vali-Asr Street in Tehran has been chosen as the study area. This applied research and research methodology is based on inferential statistics. The results showed that mean in terms of activities and users more important than the physical elements. In fact، planning to improve physical factors also need to increase the possibility of forming various activities and also improve the image and appearance of the environment in mind is the user-space، To promote heritage and collective memory and identity، heritage gathering of citizens' daily life in the urban environment.
خلاصه ماشینی:
مسـائل حساس در این حوزه عبارتند از امکان شکل گیری ، ثبت و انتقال خاطرات جمعی در شهر(میرمقتدایی ،١٣٨٨)، دسـتکاری و سیاست های گزینش خاطرات جمعی (١٩٩٧,Ladd ;٢٠٠٣ & ١٩٩٧,Huyssen)، جهانی شـدن و محـو یکتـایی خـاطرات شهرها(٢٠١٠,Assmann and Conrad) و تعیین هویت تاریخی و فرآیند ایجاد هویت ایده آل (٢٠٠٥,Crinson) که نه به طور جداگانه ، بلکه با ارتباط بسیار نزدیک با یکدیگر از طرف پژوهشگران حوزه های جامعه شناسـی ، سیاسـت ، برنامـه ریـزی ، معماری ، تاریخ ، فلسفه و فرهنگ مورد مطالعه قرار گرفته اند.
در اینجـا بـا اسـتفاده از پـژوهش هـای مــــونتگمری (٢٠٠٣&١٩٩٨,Montgomery)، ســــایم (١٩٩٥,Sime)، اســــترنبرگ (٢٠٠٠,Sternberg)، بالســــاس (٢٠٠٤,Balsas)، گــل (١٩٨٧,Gehl)، اودانــل (٢٠٠٨,O’donnell)، ســلطانی و نامــداریان (١٣٨٩)، خســتو و ســعیدی رضوانی (١٣٨٩) و لطفی (١٣٩٠) که به تبیین معیارهای هر سه یا برخی از این حوزه های اصلی پرداختـه انـد، بـه تبیـین معیارها و زیرمعیارها پرداخته شده است (جدول ١).
برانگیختگی عمدتا متمرکز بر اثر مولفه کالبدی بر احساس کـاربران نسـبت بـه فضا و محیط است و شامل نشانه های شهری ، بناهای شاخص ، طراحی و سبک و عواملی از این قبیل است و تـداعی معـانی وابسته به حس تاریخ و پیشرفت ارتباط خاطره ای و عناصر هویت ساز و یا تصویر، فعالیـت هـا و عـواملی کـه موجـب هویـت بخشی به محیط می شود (سلطانی و نامداریان ، ١٣٩٠).