چکیده:
اهميت شناخت نگرش مثبت يا منفی کشاورزان در مورد اجرای برنامههاي
توسعه روستايی بهطور اعم و راهاندازی تشکلهايی نظير شرکتهای سهامی زراعی بهطور اخص بر کسی پوشيده نيست.
از اينرو، مطالعه کيفی حاضر با هدف شناخت نگرش کشاورزان
نسبت به راهاندازی شرکتهای سهامی زراعی در دو روستای تکيه و سرابله در شهرستان
کرمانشاه صورت گرفت. برای گردآوری اطلاعات، از
مصاحبه عميق و گروههای متمرکز استفاده شد. تجزيه و تحليل دادهها با استفاده از
روش تحليل محتوای هدايتشده نشان داد که پنج
مقوله «عدم آگاهی اعضا از اهداف شرکت»، «عدم وجود روابط اجتماعی مناسب مديران با
سهامداران»، «عدم مشارکت سهامداران»، «عدم وجود بستر مناسب اجتماعي»، و «ضعف در زمينههاي
قانوني» در شکلگيری نگرش بهرهبرداران نسبت به شرکتهای سهامی زراعی تأثيرگذارند؛
همچنين، دو مقوله جديد «تجربههای تلخ گذشته» و «نارضايتی کشاورزان از عملکرد برخي
سازمانهای دولتی بعد از انقلاب» آشکار شد و بدين ترتيب، مدل مفهومی برگرفته از
متون گذشته نيز تأييد و تکميل شد. از سوی ديگر، نتايج روايی مطالعه به روش وارسي
توسط همکاران نشان داد که مقولههايی همچون «نبود تکليف مالکيت سهام در بين وراث پس
از فوت رئيس خانوار»، «محو تدريجی تجارب و دانش بومی سهامداران در مديريت مزرعه»، «بياعتبار
شدن تدريجی بنيانهای ارتباطی مردم روستا» و «مهاجرت کشاورزان به شهرها» ميتوانند
در نوع نگرش بهرهبرداران نسبت به شرکتهای سهامی زراعی بسيار تأثيرگذار باشند.
Farmers’ attitude towards rural development projects in general and establishing farm corporations in particular is vital in rural development interventions. Therefore، the purpose of this qualitative study was to assess farmers’ attitudes toward establishing farm corporation in Tekie and Sarabla village in Kermanshah county. Data was gathered using focus group and deep interviews. Directed content analysis was used to analyze qualitative data. Five categories emerged: 1) farmers’ lack of knowledge on corporation objectives، 2) poor social relations between farmer shareholders and corporate managers، 3) lack of farmers’ participation، 4) poor social infrastructure، and 5) poor government policies. Moreover، two new categories emerged using directed content analysis: 1) bad past experience with former corporate managers، and 2) farmers’ lack of satisfaction with government organization in the past. A new conceptual framework was developed as old concepts fit with new concepts. In order to cross check the findings، experts commented on the findings and the following concepts were introduced by the experts: 1) vague ownership after the death of head of household، 2) gradual diminishing of farmers’ indigenous knowledge in farm management، 3) diminishing social values among rural population، and 4) farmers’ migration to urban areas. The result of this study has implications for Office of Farming Systems in that any rural intervention in general and establishing farm corporations in particular should consider farmer’s attitude as a human factor if rural development interventions are to be successful
خلاصه ماشینی:
"جدول ١- تحلیل دیدگاه های کشاورزان به روش تحلیل محتوای هدایت شده عدم آگاهی اعضا از اهداف شرکت «چند تا مهندس آمده بودند، می خواستند زمین هایمان را بعد از پنج سال بگیرند»؛ «والله ، برگه هایی دادند که امضـا کنـیم ، گفتند می خواهیم زمین تان را اجاره کنیم » عدم وجود روابط اجتماعی مناسب مدیران با سهامداران «ما اختیاری نداشتیم »؛ «هیچ به کارمان رسیدگی نمی شد»؛ «از شرکت دزدی می شد و می گفتند جن گنـدم هـا را از انبـار برده است »؛ «هیچ کدام از اعضا را ما انتخاب نکردیم »؛ «همة آنها با پارتی بازی آمده بودند» عدم مشارکت سهامداران «با ما مشورت نمی کردند»؛ «نمی گذاشتند سر زمین خودمان برویم »؛ «مهندس شرکت می گفت چه چیزی کشـت شـود»؛ «همه بیکارشدیم »؛ «مجبور بودیم برویم کرمانشاه کارگری یا عملگی » عدم وجود بستر اجتماعی مناسب «هیچ وقت نمی خواستم و نمی خواهم به کسی وابسته باشـم »؛ «مـا بـا بـرادر خودمـان نمـی سـازیم ، چـه برسـد بـا بقیـه کشاورزان »؛ «زمین مان را به زور گرفتند»؛ «زمین مان را که گرفتند، دیگر اعتباری نداشتیم » ضعف در زمینه های قانونی «ندانستیم روی چه حسابی به ما سهام دادند»؛ «هرجوری که مـی خواسـتند سـهم بنـدی کردنـد»؛ «والله ، همـة مـا راضـی نبودیم ، به زور راضی شدیم »؛ «وقتی خان راضی شد، ما هم مجبور بودیم قبول کنیم » تجربه های تلخ گذشته «اصلا خاطرة خوبی از شرکت نداریم »؛ «حق مان را خوردند»؛ «به هیچ وجه زمین هایمان را به دولت نمی دهـیم »؛ «همـین پارسال ، گروه های مشاع داشتیم که خوب نبود»؛ «هیچ کاری به موقع انجام نمی شد، چون همه کـار خـود را بـه دیگـری می دادند» نارضایتی مردم از عملکرد برخی سازمان های دولتی بعد از انقلاب «تعاونی آب بران برایمان فایده ای نداشته »؛ «مدیر تعاونی نمی تواند حق مان را از آب منطقه ای بگیرد»؛ «از اول می دانسـتیم کانال به درد نمی خورد و هیچ وقت آب سد وارد کانال نمی شود»؛ «قبل از شروع کار، با ما مشورت نکردنـد؛ حـالا مـرز زمین مان خراب شده »؛ «شرکت های خدمات مشاوره ای هم برایمان کاری نمی کنند» مأخذ: یافته های پژوهش سرانجام ، تحلیل مصاحبه ها در دو روستای تکیه و سرآبله با استفاده از روش تحلیل محتوای هدایت شده نشان داد که پنج مقولة «عدم آگاهی اعضا از اهداف شرکت »، «عدم وجود روابط اجتماعی مناسب مدیران با سهامداران »، «عدم مشارکت سهامداران »، «عدم وجود بستر مناسب اجتماعی » و «ضعف در زمینه های قانونی » در شکل گیری نگرش بهره برداران نسبت به شرکت های سهامی زراعی مؤثرند."