چکیده:
ﺣﻮزه ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ اﮐﻮ، ﯾﮑﯽ از ﮔﻨﺠﯿﻨﻪﻫﺎی ﻧﺎدر در ﻣﯿﺮاث ﺗﺎرﯾﺨﯽ و ﺗﻤﺪﻧﯽ ﺟﺎﻣﻌﮥ ﺑﺸﺮی اﺳﺖ. اﯾﻦ ﮔﻨﺠﯿﻨﻪ ﺣﺎﺻﻞ ﺳﺪهﻫﺎ ﮐﻮﺷﺶ و ﺗﻔﮑﺮ ﻣﺸﺘﺮک ﺟﻮاﻣﻊ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺑﻮده ﮐﻪ ﺑﻪﺻﻮرت ﻫﻢاﻓﺰاﯾﺎﻧﻪ ﺗﮑﻮﯾﻦ و ﺗﮑﺎﻣﻞ ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﺑﺎ ﻋﻨﺎﯾﺖ ﺑﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﮥ ﭼﺎﻟﺶﻫﺎ و ﻣﻮاﻧﻊ ﻓﺮاراه دوﺳﺘﯽ و ﻫﻤﮑﺎری در ﺳـﭙﻬﺮ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺟﻬﺎن ﻣﻌﺎﺻﺮ، ﻣﻘﺎﻟﮥ ﺣﺎﺿﺮ، ﺣﺎﺻﻞ ﺟﺴﺖ و ﺟﻮ ﭘﯿﺮاﻣﻮن اﯾﻦ ﭘﺮﺳﺶ اﺳﺖ ﮐﻪ: ﺑﺮ اﺳﺎس ﭼﻪ روﯾﮑﺮدی ﺑﻪ ﻣﯿﺮاث ﻣﺸﺘﺮک ﺗﺎرﯾﺨﯽ و ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ در ﻣﻨﻄﻘﮥ اﮐﻮ ﻣﯽﺗﻮان اﻓـﻖ ﺟﺪﯾـﺪی ﺑـﺮای زﯾﺴﺖ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺟﻮاﻣﻊ اﯾﻦ اﻗﻠﯿﻢ ﻣﻌﻨـﻮی ﺗﺮﺳـﯿﻢ ﮐـﺮد؟ روش و روﯾﮑـﺮد ﻣـﺎ در ﺗﺒﯿـﯿﻦ ﺑﺤـﺚ ﮐﻮﺷﺸﯽ ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ ـ ﮐﺎرﮐﺮدی از ﻣﻼزﻣﺖ ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎی ﺗﺎرﯾﺨﯽ و ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺟﻮاﻣﻊ ﺑﺮ اﺳﺎس ﺣﯿﺎت دو ﻧﯿﺮوی ﺗﻐﯿﯿﺮ و ﺗﺪاوم در آﻧﻬﺎﺳﺖ. رﻫﺎورد اﯾﻦ ﺗﺘﺒﻊ ﺣﺎﮐﯽ از اﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ اﺳـﺖ ﮐـﻪ در ﺻـﻮرت ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﯾﺰی راﻫﺒﺮدی ﺑﺮای دﯾﭙﻠﻤﺎﺳﯽ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻣﯿﺎن ﺟﻮاﻣﻊ ﻣﻨﻄﻘﻪ، ﻣﯽ ﺗﻮان دورة ﺗﺎرﯾﺨﯽ روﺷـﻨﯽ از ﺗﻌﺎﻣﻞ و ﺗﻌﺎﻟﯽ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ را ﺧﻠﻖ ﮐﺮد ﮐﻪ ﭘﺸﺘﻮاﻧﮥ ﺳﺎﯾﺮ ﻣﻨﺎﺳﺒﺎت ﺳﯿﺎﺳﯽ و اﻗﺘﺼﺎدی ﺑﺎﺷـﺪ و در ﺧﺪﻣﺖ اﻣﻨﯿﺖ، ﺛﺒﺎت و ﺗﻮﺳﻌﮥ ﻓﺮدی و ﺟﻤﻌﯽ ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻗﺮار ﮔﯿﺮد و ﻣﺂﻻ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﻣﺸﺘﺮک آﻧﻬﺎ را در ﻋﺮﺻﮥ ﺟﻬﺎﻧﯽ ارﺗﻘﺎء دﻫﺪ.
خلاصه ماشینی:
"سیاستگذاری برای ترویج و تعمیق سنت های اجتماعی- فرهنگی مشترک در منطقه در این زمینه ، اقدامات اجرایی و نهادسازی هم میتواند صورت گیرد؛ به عنوان نمونه : تأسیس فرهنگستان ادب و هنر اکو تأسیس فرهنگسراهای اکو در شهرهای کشورهای عضو اکو ایجاد سالن های سینما و تئاتر اکو در شهرهای کشورهای منطقه ایجاد و تقویت کرسیهای زبان ، فرهنگ و ادب در دانشگاه های مهم کشورهای منطقه ایجاد شبکه های رادیو- تلویزیونی اکو برگزاری جشنواره های مختلف علمی و فرهنگی در سطح منطقه نوپردازی تاریخی در حوزة تمدنی اکو در باب ملازمت تاریخ و فرهنگ و لزوم تأمل برای نگرشی نو در این مباحـث بـا عنایـت به مشکلات زمان حاضر و الزامات آینده سخن گفتیم .
اهالی دلباخته و مدهوش فرهنگ و ادب عشق ، بنـایی سـربلند از روابـط تـاریخی - فرهنگی دارند و به قول حضرت مولانا و بغض آلود میباید گفت : مرا پرسی که چونی؟ بین که چــونم خــرابم بیخـــــودم مســت جنــونم درون خــرقۀ صــد رنـــگ قــالب خیــال بــاد شــکـــل آبگــونـــــم یکی قطره که هم قطره اسـت و دریـا مــن ایــن اشــکال هــا را آزمــــونم به صــورت کمتـــرم از نیــــم ذره ز روی عشــق از عــــالم فــــزونم ز هجــرت میکشــم بـار جـــهانی کــه گــویی مــن جهــانی را ســتونم به عبارت دیگر، تحولات روزافزون و سهمناک بین المللی نباید بـر تفکـر و سرنوشـت ملت های منطقه غالب و آوار شود؛ زیرا فرصت تأمـل و تـدبر لازمـه بـرای ایـن کشـورهای حساس و آسیب پذیر فراهم نشده و اولین بازتاب این شرایط ، افتادن دولت هـا و کشـورهای همسایه در ورطه ای از رقابت های فرسایشی، غیرسازنده و حتی تقابل و کدورت خواهد بود."