چکیده:
در طول تاریخ، هیچ نوشته و کتابی مانند قرآن، در کانون توجه جوامع بشری نبوده و مورد ترجمه، شرح و تفسیر واقع نشده است. نگاهی گذرا به ترجمههای قرآنی گویای آن است که اختلاف و ناهمگونی بسیاری در جای جای این ترجمهها دیده میشود. مسلمانان در همه جای دنیا، با قرآنی واحد و متنی یکسان سر و کار دارند؛ اما در ترجمه قرآن، با صدها متن و محتوای گوناگون روبرو هستند. بررسی عوامل و زمینههای ناهمسانی ترجمههای قرانی، ما را به دو دسته عوامل برونمتنی و درون متنی رهنمون می سازد. مراد از عوامل درونمتنی، اموری هستند که ناشی از ویژگیهای ذاتی و درونمتنی قرآن کریم بوده و موجب ناهمسانی و گونهگونی ترجمههای قرآنی شدهاند. عواملی مانند وجود متشابهات، مجازهای گوناگون همچون کاربرد جمله انشایی در معنای خبری و نامبردن از شیء با نام گذشتهاش و نیز انواع مجملات در قرآن همچون اشتراکات لفظی، احتمال ارجاع یک ضمیر به مراجع متعدد، احتمال عطف یا استیناف در واو و... . از تاثیر اینگونه عوامل در ناهمسانی ترجمه های قرآنی که برخاسته از ویژگی های درونی قرآن کریم بوده، گریزی نیست. به خلاف عوامل بیرونی که تا حد بسیاری قابل کنترل و تحدید بوده و در این راستا میتوان ترجمه های قرآنی را به یکدیگر نزدیک کرده و از تشتّت محتوایی آنها جلو گیری نمود. این نوشتار ضمن جداسازی عوامل و زمینههای درونی و برونی این امر، به علت گستردگی دامنه بحث، صرفا به بررسی عوامل درون متنی ناهمسانی ترجمههای قرآن کریم پرداخته است.
خلاصه ماشینی:
مراد از عوامل برونمتنی، بسیاری از عوامل و زمینههای خارج از متن قرآن کریم بوده که باعث اختلاف و ناهمسانی در ترجمه و بازگردان متن قرآن بوده و میتوان با از میان بردن و یا کنترل آنها تا حد زیادی از اختلافات در ترجمههای قرآنی کاست، مانند تأثیر علوم روز، میزان احاطه علمی مترجم بر علوم مرتبط با فهم و ترجمه قرآن و احاطه به نکات بلاغی و جنبههای هنری قرآن کریم، تأثیر پیشفرضهای اعتقادی، کلامی، فقهی و...
علامه طباطبایی که واو را استینافی گرفته، می نویسد: و اما جمله: «و الراسخون فی العلم» عطف به آن نیست، تا معنا چنین شود: " تاویلش را نمیداند مگر خدا و راسخون در علم"، بلکه جملهای از نو و در حقیقت فراز دوم جمله:" فأما الذین فی قلوبهم زیغ" است، و معنای دو جمله این است که مردم نسبت به کتاب خدا دو گروه هستند، گروهی از آنها که بیمار دلند آیات متشابه آن را دنبال میکنند، و بعضی دیگر وقتی به آیات متشابه برمیخورند میگویند: ما به همه قرآن ایمان داریم، چون همهاش از ناحیه پروردگار ما آمده، و اینگونه اختلاف کردن مردم به خاطر اختلاف دلهای ایشان است.
یعنی تفسیر متشابهات را جز خدا و راسخان در علم کسی نمیداند و راسخان هستند که آنها را دانستهاند در حالی که «یقولون آمنا به کل من عند ربنا» میگویند ما به آن ایمان آوردهایم و همه از طرف خداوند است این معنا از امام محمد باقر (ع) نقل شده و ابن عباس و ربیع و محمد بن جعفر بن زبیر نیز آن را گفته و ابو مسلم هم آن را اختیار کرده است.