چکیده:
از ابتدای خلقت، وقوع بحرانها در سکونتگاههای انسانی بهویژه شهرها، بهدلیل تمرکز بالای جمعیت، از حساسیت قابل توجهی برخوردار بوده است. طی یـک بحـران یـا وضـعیت اضـطراری، شـبکههـای ارتباطی حملونقل، نقش حیاتی در بازگرداندن حالت عادی به شهر بر عهده دارند. هدف این پژوهش، پیشبینی نحوه عملکرد شبکه دسترسی ترافیکی در مواقع بعد از بحران است. این پژوهش، کاربردی به روش توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات نظری، بهروش اسنادی- کتابخانهای و اطلاعات میدانی، بهروش پیمایش و با ابزار مشاهده جمعآوری شدند. جهت انجام تحلیل، خط مرکز معابر منطقه 6 شهر تهران بهعنوان جامعه آماری پژوهش در محیط نرم افزار جیآیاس وارد شد و با افزونه آکسومن مورد ارزیابی قرار گرفت و پارامترهای تحلیل روش چیدمان فضا از آن استخراج شد. نتایج نشان میدهد که بیشترین احتمال استفاده از معابر، جهت حملونقل تدارکات و تخلیه مجروحان در خیابانهای بلوار کشاورز، ولیعصر (عج) (عج)، کارگر و کریمخان خواهد بود. همچنین خیابان جهانآرا دارای بیشترین تعداد اتصال کوچههای بنبست است، که از این نظر با توجه به یکپارچگی کم آن با سایر معابر منطقه، پس از وقوع بحران قابلیت تخلیه به ساکنان اطراف خود را نمیدهد.
خلاصه ماشینی:
"1. Chardon / شبکه دسترسی حمل ونقل یکی از عناصر بسیار مهم شهری است که بلافاصله بعد از حوادثی مانند زلزله یا حملات هوایی جنگ ها اهمیت ویژه ای می یابند؛ زیرا تخلیه محل حادثه و امدادرسانی به مجروحان در اسرع وقت ، از نخستین گام های چرخه مدیریت بحران است که این امر جز با استفاده از شبکه ارتباطی میسر نخواهد بود.
این بحث در منطقه ٦ شهر تهران از حساسیت بیشتری برخوردار است ، زیرا به دلیل تراکم بالا در ساخت وسازها و کیفیت ابنیه نسبتا پایین ، ضرورت پیش بینی نحوه عملکرد شبکه دسترسی در مواقع پس از بحران ، از اهمیت حیاتی برخوردار است و هدف این پژوهش را به خود اختصاص می دهد.
این مطالعه ، به دنبال پاسخ به این سوال است که چگونه می توان نحوه عملکرد شبکه دسترسی در مواقع بعد از بحران را پیش بینی کرد؟ پیشینه و مبانی نظری در پژوهشی با نام "کشف جریان های رفت وآمد با استفاده از معیارهای مرکزیت " که توسط جایاسینگه و همکاران ١ در سال ٢٠١٥ در سریلانکا انجام گرفت ، پارامترهای روش چیدمان فضا برای معابر شبکه حمل ونقل تعیین شد.
پژوهش های بی شماری به آسیب پذیری معابر دسترسی مناطق مختلف شهری در برابر انواع بحران ها پرداخته اند و از معیارهای تقریبا مشابهی جهت ارزیابی بهره گرفته اند اما این پژوهش فقط یک معیار را مدنظر قرار داده که در تحقیقات پیشین استفاده نشده است ."