چکیده:
زبان های ترکی از پنج راهبرد یا پاسخ مختلف (قلب، تضعیف، غیرمشددسازی، حذف و درج) به خوشه های ناقض اصل توالی رسایی استفاده می کند که از طریق تعامل محدودیت های وفاداری و نشان داری مطرح می شوند. در زبان ترکی با وجود خوشه های دو همخوانی میانی و پایانی، خوشه های غلت/روان-خیشومی و غلت-روان، علاوه بر توالی هایی با رسایی خیزان، غیرمجاز است. قطعا توالی همخوان های رسا، به دلیل تخطی از محدودیت اصل مرز اجباری، شکسته نمی شوند؛ زیرا با این فرض توجیهی برای عدم وجود توالی خیشومی/روان-گرفته نخواهد بود. در این پژوهش به کمک داده های به دست آمده به روش کتابخانه ای و نیز فرایندهای درج و حذف واکه در میان خوشه های میان کلمه، درج واکه در میان و آغاز خوشه های آغاز کلمه، درج واکه در میان خوشه های پایانی با رسایی خیزان، درج واکه در میان خوشه های پایانی با رسایی افتان و حذف همخوان اول از خوشه های پایانی نشان خواهیم داد که توفق رسایی روان و غلت نسبت به خیشومی برای غلبه بر درج کفایت نمی کند. در نتیجه، آنچه موجب رفتار متفاوت چنین خوشه هایی در زبان های ترکی، عربی لبنانی، ایرلندی، چاها (زبان اتیوپی) و کاتالن می شود، زاویه رسایی میان دو همخوان است. در پایان، به کمک محدودیت های نشان داری ادراکی خواهیم دید همخوان های هم جایگاه، از نظر ادراکی نشان دارترند؛ یعنی همخوانی که در محل و نحوه تولید، مشخصه های تمایزدهنده کمتری با همخوان ماقبل خود دارد، از نظر ادراکی نامتمایز و برای حفظ تقابل های واژگانی نامناسب تر است.
خلاصه ماشینی:
"از آنجایی که محدودیت های نشانداری، مانند قانون مجاورت هجا برای خوشه های میان کلمه و اصل توالی رسایی برای خوشه های پایانی کلمه با رسایی خیزان از عهدة تبیین فرایند درج در خوشه های پایانی با رسایی افتان («فیلم » filim) و نیز خوشه های میانی با رسایی هموار («نقش » mnɑxɯʃi) و خوشه های آغازی دارای همخوان گرفته («سویچ » siviʦ) در آذری برنمی آیند، پرسش اصلی این پژوهش چگونگی تحلیل تمامی دادهها به کمک یک محدودیت وفاداری رسایی است تا دیگر نیازی به طرح هر یک از محدودیت ها برای خوشة خاصی نباشد.
در این پژوهش به روش توصیفی ، به تحلیل دادههای برگرفته از متون نوشتاری (فرهنگ لغت ) و گفتاری (گفت - وگوهای ضبط شده از رسانه های جمعی ) زبانهای ترکیه ای (TR)، ازبکی (UZ)، آذربایجانی (AZ)، ترکمنی (TRM) و قرقیز (KR)، و تبیین فرایندهای پیچیدهای همچون درج واکه ، حذف همخوان، رفتار متفاوت خوشه های همخوانی پایانی ، میانی و آغازی با رسایی افتان، خیزان و هموار در چارچوب نظریة بهینگی پرداخته می شود، بدون اینکه به رتبه بندی محدودیت های مربوط به رسایی با محدودیت وفاداری علیه درج نیازی باشد.
نکتة قابل توجه این است که در نمونه های زیر، همانند نمونه هایی که پیش از این (در بخش خوشه هایی با رسایی خیزان) مطرح شد، از دو صورت متناوب «پسر» [oɣl]~oɣul[] و «گردن» [bojn]~bojun[]، صورت زیرساخت ، صورت بدون واکه است ؛ زیرا برای درج واکه بین دو همخوان پایانی می توانیم از نقض اصل توالی رسایی و زاویة رسایی صحبت کنیم که در چندین زبان دیگر دیده شده است ؛ اما با فرض زیربنایی بودن صورت واکه دار، دلیلی برای حذف واکة دوم ریشه ، هنگام افزودهشدن تکواژ نداریم ."