چکیده:
پولهای نقدی که خمس آنها پرداخت شده است، گاهی با افزایش در قدرت خرید مواجه میشوند. نظریات علمی و فقهی پذیرفتنی در مورد کاهش ارزش پول مطرح شده، اما در زمینۀ افزایش ارزش پول هیچگونه تحقیقی انجام نگرفته است. سؤال این خواهد بود که آیا بر میزان افزایشیافته در قدرت خرید پول، خمس تعلق میگیرد؟ بهعبارت دیگر آیا افزایش در ارزش پول مصداق فایده، نماء و کسب محسوب میشود تا متعلق خمس باشد؟ با توجه به عرفی بودن عناوین مذکور برای تعلق خمس، در صورتیکه عرف آن افزایش را مصداق فایده، نماء و کسب، محسوب کند، بر این افزایش خمس تعلق میگیرد و اگر قضاوت عرف بر عدم انطباق افزایش قدرت خرید بر عناوین مذکور باشد، آن افزایش متعلق خمس نخواهد بود. در صورت عدم تشخیص با ادلة اجتهادی بر افزایش قدرت خرید پول، اصل عملی برائت و استصحاب، بیانگر عدم تعلق خمس بر افزایش قدرت خرید پول است. اثبات فرضیة تحقیق، به روش توصیفی - تحلیلی و گردآوری اطلاعات کتابخانهای صورت میپذیرد. نتیجة تحقیق این است که با توجه به اینکه مقوّم ماهیت پول، قدرت خرید آن است، بر افزایش قدرت خرید (بهدلیل آنکه عنوان فایده، نماء و کسب صدق میکند) خمس تعلق میگیرد.
Cash that its Khums has been paid and is stored in banks in order for business or savings is sometimes faced with an increase in the purchasing power. Some acceptable scientific and jurisprudential comments have been made on the devaluation but no research has been conducted on revaluation. The question is whether Khums is belonged to the increase in the purchasing power. In other words، is the revaluation considered as the quintessence of interest، *، and business so that Khums is belonged to? Given the aforementioned titles being customary in order for Khums belonging، if custom regards the increase as the quintessence of interest، *، and business، Khums is belonged to and if the custom judgment is on non-compliance of the purchasing power increase، Khums is not belonged to that increase. In case of lack of recognition with Ijtihad reasons on the increase in the purchasing power of money، principles of acquittal and presumption explain that Khums is not belonged to the increase in the purchasing power of money. The research assumption is proved in a descriptive-analytical way، by collecting library data، and by utilizing rational methods. The result of the present study is that، considering the fact that the purchasing power of money is the valuation of its nature، Khums is belonged to the increase in the purchasing power because the titles interest، and business are true.
خلاصه ماشینی:
سؤال این خواهد بود که آیا بر میزان افزایش یافته در قدرت خرید پول ، خمس تعلق می گیرد؟ به عبارت دیگر آیـا افزایش در ارزش پول مصداق فایده ، نماء و کسب محسوب می شود تا متعلق خمس باشد؟ بـا توجـه بـه عرفـی بـودن عناوین مذکور برای تعلق خمس ، در صورتی که عرف آن افزایش را مصداق فایده ، نماء و کسب ، محسوب کند، بـر ایـن افزایش خمس تعلق می گیرد و اگر قضاوت عرف بر عدم انطباق افزایش قـدرت خریـد بـر عنـاوین مـذکور باشـد، آن افزایش متعلق خمس نخواهد بود.
امـا بـر اساس نظریة دوم عنوان فایده ، غنیمت و اکتساب بر افزایش قدرت خرید پول قابل انطبـاق است ؛ در نتیجه مورد تعلق خمس خواهد بـود.
بنابراین باید دید که آیا بر افزایش قدرت خرید پول ، فایده یـا کسـب صـدق مـی کنـد، تـا مصداق غنیمت باشد یا فایده و کسب بر آن صدق نمی کند و مصداق غنیمـت نیسـت و از این رو متعلق خمس هم محسوب نمی شود؟ ١.
شاید جامعه ای به دلیل دقـت در امـور اقتصادی ، افزایش مذکور در قدرت خریـد پـول را نـوعی افـزایش در سـرمایة دارنـدة آن محسوب کند و آن را فایده ، نماء و کسب بداند؛ در این صورت به پول مخمسی که قـدرت خرید آن افزایش یافته است ، خمس تعلق خواهد گرفت .
با افزایش قدرت خرید پول ، دارندة پول قادر به مبادلة بیشتر می شود، بنـابراین مـی تـوان اذعان کرد که در مال وی نماء حاصل و فایده ای برای شخص ایجاد شده و چیـزی کسـب کرده است ؛ به همین دلیل بر چنین افزایشی خمس تعلق می گیرد.