چکیده:
مقاله حاضر به بررسی عبادت و خودسازی برای پرستش خدا پرداخته و به روش تحلیلی – توصیفی به
بررسی مفاهیم پرداخته و در پایان نتیجه گیری شده و پیشنهاداتی ارائه می شود. خداجویی و پرستش ریشه در فطرت انسان داشته و در همهی ادیان وجود دارد و این یک حقیقت انکار ناپذیر است، چرا که هر
انسانی سعی میکند به فطرت درونی خود باز گردد و هویت خویش را پیدا کند و در حقیقت به فطرت و
ندای درونی خویش لبیک گوید. از ابتدای خلقت انسان پرستش وجود داشت و به نوعی انسان به نیروی
ماوراء طبیعی توجه داشته است و این را در قالب پرستشهای مختلف نشان داده است. چرا که هدف اصلی
انسان قرب به خداست و حقیقت قرب یافتن شهودی تعلق او و ارتباط وجودی خود با خداست و سیر و
حرکت به سوی چنین مقصدی سیری باطنی است که از اعماق روح و دل انسان آغاز میشود و مستقیما ارتباط با مادیات ندارد و چنین رابطهای را به طور مستقیم تنها میان توجهات قلبی و حالات روحی و معنوی
میتوان جستجو کرد و بنابراین اصیلترین عبادت همان فعالیتی است که دل آزادانه و آگاهانه برای یافتن
مطلوب فطری خود انجام دهد.
خلاصه ماشینی:
"در آن هنگام که برنامه های عادی زندگی تعطیل است و مشغله ی فکری به حداقل میرسد و آرامش و خاموشی همه جا را گرفته و خطر آلودگی عبادت به ریا کمتر وجود دارد، بهترین شرایط حضور قلب فراهم است تا با وجود تمام رو به درگاه معبود آورده و سر بر آستان معشوق سائیده تا آنچه در دل داشته با او در میان بگذارند و با یاد او زنده و پیمانه قلب خود را از مهر او لبریز دارند زیرا ممکن است انسان همیشه توفیق بهره گیری از نماز شب این عبادت پر برکت برای او حاصل نشود اما اگر بکوشد و از خدا کمک بخواهد تا لااقل بعضی از شب ها به این نور عظیم نائل آید و نیمه شب برای عبادت برخاسته و به در خانه ی حضرت دوست رفته و دل را به نور عشق او روشن سازند به تدریج توفیق این کار را مییابد و به ثواب ها و فواید آن میرسد و بدین وسیله نفس را به کمال رسانده و به خداوند نزدیک شده و به برکات بیشمار آن پی برده و اسرار الهی را از نماز شب میجویند (اسعدی، ح ."