چکیده:
از لحاظ فقهی میتوان دین را به دو عنصر وضعی و تکلیفی تجزیه کرد: اولی به مال بودن دین در ذمه مدیون و دومی به تکلیف مدیون به پرداخت دین اشاره دارد. تجزیه دین به این دو عنصر در برخی از قراردادها و نهادهای فقهی و حقوقی ازجمله عقد ضمان بسیار بارز است. عقد ضمان از دیدگاه فقه امامیه موجب انتقال عنصر وضعی دین از ذمه مضمونعنه به ذمه ضامن میگردد و به تبع، عنصر تکلیفی نیز از عهده مضمونعنه زائل و به عهده ضامن انتقال مییابد. اما به نظر فقهای اهل سنت، عنصر وضعی دین در ذمه مدیون اصلی باقی است و در نتیجه عقد ضمان، یک عنصر تکلیفی اضافی، یعنی تکلیف به پرداخت دین در عهده ضامن به وجود میآید. علاوه بر این، مسائل متعدد دیگری نیز در عقد ضمان یافت میشود که در آنها تجزیه این دو عنصر مشهود است؛ ازجمله مسئله تعلیق در عقد ضمان را میتوان به این صورت تحلیل کرد که تعلیق در عنصر وضعی ضمان جایز نیست، اما تعلیق در عنصر تکلیفی مانند معلق کردن پرداخت دین به عدم پرداخت مضمونعنه جایز است. در این مقاله، کارکرد تجزیه دین به دو عنصر وضعی و تکلیفی و برخی مصادیق آن در عقد ضمان بررسی میشود. جدا کردن این دو عنصر برای فهم و تحلیل بسیاری از مسائل و مشکلات فقهی آن راهگشاست و در برخی موارد ثمرات عملی نیز بر آن مترتب میشود.
خلاصه ماشینی:
اما به نظر فقهای اهل سنت، عنصر وضعی دین در ذمه مدیون اصلی باقی است و در نتیجه عقد ضمان، یک عنصر تکلیفی اضافی، یعنی تکلیف به پرداخت دین در عهده ضامن به وجود میآید.
علاوه بر این، مسائل متعدد دیگری نیز در عقد ضمان یافت میشود که در آنها تجزیه این دو عنصر مشهود است؛ ازجمله مسئله تعلیق در عقد ضمان را میتوان به این صورت تحلیل کرد که تعلیق در عنصر وضعی ضمان جایز نیست، اما تعلیق در عنصر تکلیفی مانند معلق کردن پرداخت دین به عدم پرداخت مضمونعنه جایز است.
بدین ترتیب، نظر غالب در فقه اهلسنت این است که عنصر وضعی دین در ذمه مدیون باقی است و درنتیجه، مدیون نیز مکلف به پرداخت دین باقی میماند؛ اما بر اثر عقد ضمان، یک دین اضافی و درنتیجه، یک حکم تکلیفی اضافی به پرداخت دین در ذمه و عهده ضامن پدید میآید.
از لحاظ بحث حاضر، ماهیت ضمان مصطلح از دیدگاه فقه شیعه، انتقال حکم وضعی دین از ذمه مدیون به ذمه ضامن است که درنتیجه، حکم تکلیفی وجوب پرداخت نیز به عهده وی منتقل میشود.
بعضی فقهای معاصر فصل خاصی به این نوع ضمان اختصاص دادهاند (بصری بحرانی، 1413ق: 74)، و برخی دیگر، در ابتدای بحث عقد ضمان، و پس از آنکه ضمان را به «به عهده گرفتن مال به نفع شخصی دیگر» معنا کرده، تصریح کردهاند که ضمان به دو صورت واقع میشود: به صورت نقل دین از ذمه مضمونعنه به ضامن، و به صورت تعهد ضامن در برابر مضمونله به پرداخت مال.