چکیده:
به گواهی کتاب نقد عقل محض، یکی از دغدغههای اصلی کانت در سرتاسر پروژه نقادانه او یافتن پاسخی برای مسئله امید است: اگر انسان تکلیفهای اخلاقیای را که عقل بر گردن او نهاده به جای آورد، تا چه اندازه میتواند برای رسیدن به سعادت امیدوار باشد؟ جدایی نظام طبیعت از نظام اخلاق در فلسفه کانت توجیه این امید را به مسئلهای اساسی بدل میکند. اگر چه این مسئله، به گفته خود کانت، مسئلهای توامان نظری و عملیست، او در آثار نخستین خود میکوشد تنها با توسل به کارکرد عملی عقل بدان پاسخ دهد، اما به خاطر شکاف عمیقی که در فلسفه نظری و عملی او میان طبیعت و اخلاق وجود دارد، پاسخ او چندان قانعکننده نیست. مدعای اصلی این مقاله آن است که کانت در نقد قوه حکم با پل زدن میان طبیعت و اخلاق _ فلسفه نظری و فلسفه عملی _ در واقع در صدد رفع نواقص نظریه امید خود برآمد و در نهایت با بهکارگیری مفهوم غایتمندی طبیعت در فلسفه تاریخ توانست نظریهای قانعکننده در باب امید بپروراند.
خلاصه ماشینی:
در فصل سوم ، نشان خواهم داد که کانت به همان سان که پیش از نگارش نقد قوە حکم ، به دلیل شکاف عبورناپذیر نظر و عمل یا طبیعت و اخلاق ، پیکرە فلسفۀ نقدی خویش را ناقص میدید و احساس می کرد که به حلقۀ واسطی برای پل زدن میان این دو ساحت به غایت ناهماهنگ ، و به ناگزیر به هم وابسته ، نیاز است ، نظریۀ امید خود را نیز در برآوردن مقصود ناکام میدید و در نهایت کوشید تا با استفاده از نظریۀ غایت مندی طبیعت در فلسفۀ تاریخ نواقص نظریۀ امید خود را بر طرف و آن را تکمیل کند.
می دانیم که سه دغدغۀ مهم عقل آزادی اراده ، جاودانگی نفس ، و وجود خداوند در نظر کانت از لحاظ منطقی ممکن و از حیث استعلایی ناممکن اند، زیرا هرچند در صورت خود حاوی هیچ تناقضی نیستند اما با شروط پیشینی تجربه ناسازگارند و، به اقتضای تعریف خود، ناممکن است که در شهود حسی عرضه شوند؛ متعلقات این سه ایدە عقل اگر وجود هم بتوانند داشت هرگز متعلق شهود حسی نخواهند بود، و از آن جا که انسان از داشتن قوه ای برای شهود عقلی نیز بی بهره است ، پس این سه «برای عقل نظری هماره برون باش ٣ اند و هیچ کاربرد درون ماندگار٤ی ندارند، یعنی به کارگیری آن ها برای ابژه های تجربه مجاز نیست .
به نظر کانت ، عقل محض اگر به کارکرد عملی خود اکتفا کند می تواند پاسخی برای پرسش دوم به دست دهد اما از آن جا که کارکرد آن در این ساحت صرفا اخلاقی است هیچ شناخت نظریای در مورد ایده های عقل فراهم نمیتواند کرد.