چکیده:
در آیات 172 و 173 سوره مبارکه اعراف، حکایتی نقل می شود که در تحلیل معنای آن میان مفسران فریقین اختلاف وجود دارد. بعضی از مفسران این حکایت را تمثیل می دانند و آن را بر اساس نظریه تمثیل تفسیر می کنند و باور دارند که منظور آیات مذکور، جریان متعارف زندگی دنیایی و گرایش درونی انسان به خداست. اما برخی از آن ها این حکایت و خطاب نهفته در آن را واقعی می دانند. از نظر گروه دوم، عالمی وجود داشته که در آن، خداوند از همه بنی آدم بر وحدانیت و ربوبیت خود پیمان گرفته است. البته میان گروه دوم در تفسیر این عالم تفاوت وجود دارد، بعضی آن را به عالم عقل، برخی به عالم ملکوت و عده ای هم به عالم ذر تفسیر می نمایند. غیر از دو نظریه تمثیل و عالم ذر، همه دیدگاه های دیگر تضعیف می شوند.
There is a story behind the verses 172 and 173 of blessed sura of Araf in which Shiite and Sunni commentators have different ideas. Some of the commentators consider this story as an allegory and have commentated upon them as an allegory, and believe that the aim of above- mentioned verses is the ordinary course of mundane life and the inner tendency of man to God. In contrast, some consider the story and all its hidden details as something real . According to the view of the second group, there was a world in which God contracted with all humans on His unity and divinity. Of course, there are differences among the second group in interpreting that world. Some of them take it as the rational world, some as the celestial world, and some as the Zarr world. In this essay, the above theories have been analyzed and proved to be weak in terms of evidence except the allegory and Zarr world theories.
خلاصه ماشینی:
1ـ آیة میثاق خداوند متعال در سورة مبارکة اعراف خطاب به رسول گرامی میفرماید: (وإذ أخذ ربک من بنی آدم من ظهورهم ذریتهم وأشهدهم علی أنفسهم ألست بربکم قالوا بلی شهدنا أن تقولوا یوم القیامة إنا کنا عن هذا غافلین * أو تقولوا إنما أشرک آباؤنا من قبل وکنا ذریة من بعدهم أفتهلکنا بما فعل المبطلون * وکذلک نفصل الآیات ولعلهم یرجعون: و (به خاطر بیاور) زمانی را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم ذریة آنها را برگرفت و آنها را گواه بر خویشتن ساخت (و فرمود) آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند چرا، گواهی میدهیم(چنین کرد مبادا) روز رستاخیز بگویید ما از این غافل بودیم * یا بگویید پدرانمان پیش از ما مشرک بودند ما هم فرزندانی بعد از آنها بودیم(و چارهای جز پیروی ازآنها نداشتیم) آیا ما را به آنچه باطل گرایان انجام دادند مجازات میکنی؟!
در نظر این گروه، اشهاد در آیات فوق که ظاهرا به عالمی پیش از حیات دنیوی اشاره دارد، به معنای واقعی نیست، بلکه بر سبیل تمثیل است و به جریان تناسل و توالد در زندگی دنیوی و گواهی درون انسان بر وجود پروردگار و ربوبیت او اشاره دارد.
(. همین فقرة آیه، دال بر این است که این اتفاق در زندگی دنیوی رخ دادهاست؛ زیرا تنها در دنیا ممکن است که قبلا پدرانی مشرک بوده باشند، اما در عالم ذر که از قرار معلوم همة انسانها در یک جا جمع شدهاند و تقدم و تأخری نداشتهاند، چنین چیزی درست نیست (ر.
همین فقره نشان میدهد که منظور از این جریان، جریان زندگی دنیوی است، نه رخدادی در عالم ذر؛ زیرا اگر تفسیر به عالم ذر درست باشد، باید دربارة همة انسانها درست باشد (ر.
ک؛ طیب، بیتا: 26؛ سمرقندی، بیتا، ج 1: 563؛ طوسی، بیتا، ج 5: 29؛ طبرسی، 1360، ج 10: 108ـ109؛ قرشی، 1377، ج 4: 43؛ طباطبائی، 1427ق.