چکیده:
دغدغه اصلی این مقاله، ارائه نگرشی اندیشه شناختی و روش شناختی به اندیشه سیاسی میرزای نائینی (ره) و کاربرد نظریه حکومت مشروطه در تجزیه وتحلیل تعامل دین و دولت است. سوال اصلی این نوشتار عبارت است از اینکه میرزای نائینی بحران سامان سیاسی در دوران قاجاریه را چگونه دلیل یابی و برای برون رفت از آن، چه تجویز آرمانی ارائه می دهد؟ برای بررسی فرضیه، نگارنده با استفاده از چارچوب نظری توماس اسپریگنز در کتاب «فهم نظریه های سیاسی» به بررسی زوایای پنهان اندیشه سیاسی نائینی، در قالب مشکل شناسی، دلیل شناسی، آرمان شناسی و راه حل شناسی پرداخته و در این راستا، از روش پژوهش تاریخی-توصیفی (تحلیل محتوا) بهره برده است.
بحران استبداد منبعث از عدم توجه به ضروریات شریعت فرضیه ی اصلی نوشتار را شکل می دهد و در چنین شرایط تاریخی ای اندیشه سیاسی نائینی نضج گرفته است. از آنجا که مدل آرمانی میرزای نائینی حکومت فقیه عادل در عصر غیبت است ولی به دلیل عدم تحقق خارجی آن و بر اساس نگاه واقع بینانه، راه حل استبدادستیزی در ساخت قدرت، بازسازی حکومت بر اساس کاهش میزان استبداد حاکم و برقراری حکومت مشروطه می باشد.
خلاصه ماشینی:
سؤال اصلي اين نوشتار عبارت است از اينکه ميرزاي نائيني بحران سامان سياسي در دوران قاجاريه را چگونه دليل يابي و براي برون رفت از آن ، چه تجويز آرماني ارائه ميدهد؟ براي بررسي فرضيه ، نگارنده با استفاده از چارچوب نظري توماس اسپريگنز در کتاب «فهم نظريه هاي سياسي» به بررسي زواياي پنهان انديشه سياسي نائيني، در قالب مشکل شناسي، دليل شناسي، آرمان شناسي و راه حل شناسي پرداخته و در اين راستا، از روش پژوهش تاريخي-توصيفي (تحليل محتوا) بهره برده است .
نويسنده در اين راستا با استفاده از چارچوب نظري توماس اسپريگنز در کتاب «فهم نظريه هاي سياسي» و روش تحليلي-توصيفي مبتني بر هرمنوتيک به تبيين اين فرضيه در ميان آثار نوشتاري ميپردازد که ايشان ، در پاسخ به سؤالات و ابهامات وضعيت نابسامان جامعه ايراني و مشکلات داخلي و خارجي در ايران ، متأثر از نگاه شريعت مدار و روش 118 اجتهاد اصولانه حاکم بر انديشه خويش ، به دنبال ارائه نظام سياسي سازگار با شريعت و متناسب با مقتضيات زمان و مکان مبادرت ورزيده و در اين راستا به حمايت از حکومت مشروطه و تحديد قدرت پادشاه قاجار اقدام به نظريه پردازي نموده است .
با تدقيق در سؤال و فرضيه ، محورهاي اصلي در انديشه سياسي نائيني را در چهار عنوان ذيل پي خواهيم گرفت : الف - مشکل شناسي (انحطاط و استبداد به عنوان زندقه ، الحاد و بدعت ) ب - دليل شناسي (توجه مردم به ضروريات شريعت ) ج - آرمان شناسي (حکومت فقهاي عادل در عصر غيبت ) د- راه حل شناسي (شکل گيري حکومت مشروطه به عنوان دفع افسد به فاسد و مصلحت شرعيه و عقليه ) ١.