چکیده:
پس از سقوط نظام صدام در سال 2003 کشور عراق به میدانی برای خودنمایی گروههای تکفیری و افراطی تبدیل شد، میدانی که پس اچند سال کل منطقه غرب آسیا و البته دیگر مناطق جهان را تحت تاثیر قرار داد. در این بین سقوط موصل در سال 2014 یک نقطه عطف بود که عامل عمده آن جریانی بود که داعش نامیده شد. گروهها و جریانهای دیگری نیز به سقوط موصل کمک کردند که یکی از این گروهها «جیش رجال الطریقه النقشبندیه» نام دارد. در این مقاله تلاش شده تا نشان داده شود که صرف همکاری این دو گروه در سقوط موصل نمی تواند نشان دهنده نزدیکی ایدئولوژیک این دو گروه باشد. درواقع دو گروه در مسائل مختلف گفتمانی از جمله فلسفه شکل گیری و اهداف بلند مدت و مشروعیت و هویت و غیریت با یکدیگر تفاوتهایی اساسی دارند، امری که نشان میدهد سقوط موصل به عنوان یک هدف مقطعی و تاکتیکی و نه مسائل گفتمانی و ایدئولوژیک موجب نزدیکی این دو گروه با یکدیگر شده بود.
خلاصه ماشینی:
"با اینکه جیش رجال در تولیدات تصویری خود از احادیث و روایتهای مختلف منتسب به پیامبر اکرم صلوات الله علیه استفاده میکند اما هیچگاه به مسئله بازگشت خلافت و خلافت آخرالزمانی نمی پردازد، و هیچگاه طرح و هدف خود را نه با خلافت و نه مفاهیم آخرالزمانی به ویژه خلافت آخرالزمانی پیوند نمیزند، بلکه میتوان گفت که پر بسامدترین واژه در سرودها و قصاید و مدایح تولیدی جیش رجال خود واژه «نقشبندیه» و یا «نقشبندی» است، و تأکید ادبیات این گروه بیش از هر چیز بر رهبری فرهمند و صوفیانه شخص نعیمی است.
"/> در مقالات آثار مختلف تحلیلی معمولا با به حاشیه راندن رهبری صوفیانه گروه و برجستهسازی رهبری الدوری به عنوان رهبر مطلق، جیش رجال را گروهی تحت رهبری عزت ابراهیم الدوری تلقی میکنند، اما با مشاهده ویدئوهای تبلیغی این گروه اینگونه به نظر خواهد رسید که مسئله کمی پیچیدهتر است، چرا که در سرودها و مدایح و قصاید تقریبا نامی از عزت الدوری نمیآید و اگر بخواهیم دایره را بزرگتر بگیریم تنها یک بار نام صدام حسین در تمام تولیدات بررسی شده ذکر میشود<FootNote No="46" Text=" در تمام آثار بررسی شده تنها در فیلم شماره 106 نام صدام ذکر می شود: « شرطی و جندی و نقشبندی عرب و کردی کلنا شعب صدام»"/>، در حالی که جا به جا از نعیمی به عنوان رهبر و مرشد گروه نام برده میشود."