چکیده:
هدف مقالۀ حاضر این است که نقش «تقدیم فعل» را در پروراندن زبان حماسی در داستان «رستم و اسفندیار» نشان دهد. «تقدیم فعل» از مؤلفههای علم معانی است که به نقش بلاغی آن در متون ادب فارسی، توجه چندانی نشدهاست. این پژوهش به شیوۀ کتابخانهای و بر مبنای نظریۀ «نظم» عبدالقاهر جرجانی انجام شدهاست. بهمنظور دستیابی به مقصود، تمام افعال مقدمشده بر سایر اجزای جمله در داستان «رستم و اسفندیار» و بسامد آماری آنها، با توجه به وجوه افعال و اغراض بلاغی و لحن جملات هر یک مشخص شدهاست. بررسیهای آماری نویسندگان مقاله، بیانگر این است که تقدیم فعل در کنار ضرورت وزن، با هدف برجستهسازی زبان و لحن حماسی داستان انجام میگیرد و دلایلی چون تأکید بر فعل در زبان حماسه و مقدم شدن پیاپی افعال در چند مصراع یا بیت و اختصاص حدود نیمی از افعال مقدمشده به مضامین حماسی چون مفاخره و هشدار و تهدید و توبیخ و ملامت و وعدههای پهلوانان، میتواند مؤید این باشد که تقدیم فعل در حماسیتر شدن زبان داستان مؤثر بوده و فردوسی این شیوۀ بلاغی را به همین منظور بهکار بردهاست.
Present paper is to show the role of "precedence of verbs" in language expansion in the epic story of Rostam and Esfandiar. "Precedence of verbs" is one of semantic components whose rhetoric role in Persian literature has not been paid much attention. Based on "order" theory of ʿAbd al-Qaher Jorjani،this research has been conducted through a library method. In order to achieve the goal، all verbs preceding the other components of the sentence in the story of "Rostam and Esfandiar" and their statistical frequency have been distinguished with regard to their verbal aspects، rhetoric purposes and the intonation of sentences. The authors' statistical analysis indicates that the "precedence of verbs"، along with the necessity of meter، is done to make the language and epical tone of the story outstanding and some reasons such as emphasizing on the verb in epic language، sequential precedence of verbs in some verses and assigning about half of the precedent verbs to the epic themes like boasting، warning and threatening، chastise and reproach and the promises of heroes can confirm that the precedence of verbs was effective to make the language of the story more epic and this is the reason Ferdowsi has used this rhetoric method.
خلاصه ماشینی:
بررسیهای آماری نویسندگان مقاله ، بیانگر این است که تقدیم فعل در کنـار ضرورت وزن ، با هدف برجسته سازی زبان و لحن حماسی داستان انجام میگیرد و دلایلی چون تأکید بـر فعل در زبان حماسه و مقدم شدن پیاپی افعال در چند مصراع یا بیت و اختصـاص حـدود نیمـی از افعـال مقدم شده به مضامین حماسی چون مفاخره و هشدار و تهدید و توبیخ و ملامـت و وعـده هـای پهلوانـان ، میتواند مؤید این باشد که تقدیم فعل در حماسیتر شدن زبان داستان مؤثر بوده و فردوسـی ایـن شـیوه بلاغی را به همین منظور به کار برده است .
حسرت و تأسف و اندوه : در ابتدای داستان «رستم و اسفندیار»، فردوسی از وقایعی که در ادامه داستان پیش خواهد آمد، اظهار تأسف میکنـد و محـض تأکیـد بـر تأسـف و حسرت خود، فعل را در ابتدا میآورد: همـــینالـــد از مـــرگ اســـفندیار نـــدارد بـــه جـــز نالـــه زو یادگـــار (همان : ٢٩٢) پشوتن با یادی حسرت بار از گذشته اسفندیار، تأسف میخورد که دیگر اسفندیار پند او را نمیپذیرد: که تا تـو رسـیدی بـه تیـر و کمـان نبــد بــر تــو ابلــیس را ایــن گمــان بـــه دل ، دیـــو را راه دادی کنـــون همــینشــنوی پنــد ایــن رهنمــون (همان : ٣٧٠) رستم در نامه اش به گشتاسپ ، اندوه خود را از مرگ اسفندیار، چنین بیان میکند: سپردم بـدو کشـور و گـنج خـویش ، گزیـدم ز هرگونـه یـی رنـج خـویش ، زمــانش چنــین بــود، نگشــاد چهــر مـرا دل پـر از درد و سـر پـر ز مهـر بــدین گونــه بــد گــردش آســمان بســنده نباشــد کســی بــا زمــان (همان : ٤٣٣) نیز بیت های شماره ٩٠٥، ٩٣٩، ١٢١٩، ١٢٢٢، ١٢٢٣، ١٢٢٦، ١٣٢٤، ١٣٤٣، ١٣٨٦.