چکیده:
انسانها در زندگی روزمره دائماً در معرض انتخابهای گوناگون قرار میگیرند و باید در خصوص کنشها و واکنشهایشان تصمیمگیری کنند و روابطشان را با دیگران سامان دهند.
دو سرِ افراطیِ طیفِ مواجهة اعضای جامعه با یکدیگر را میتوان از مواجهة فعّال و مطلقاً مسئولانه در نظر گرفت تا بیتفاوتی و نادیدهگرفتن موقعیت و افرادِ درگیر در آن.اینکه چه فرایندی طی میشود که در آن، فردِ نوعی موقعیت خودش و دیگران را در فرایند تعاملی ارزیابی کرده و به این نتیجه میرسد که در یک فرایند باید درگیر شود و مداخله کند، و در فرایندی دیگر باید محتاطانه نظارهگر باشد و مداخله نکند، مسئلهای است که در این مقاله به آن پرداخته میشود.در این مقاله، تلاش میکنیم تا در چارچوب نظریـروشی اتنومتدولوژی و برمبنای ایدههای گارفینکل و همچنین نظریة بیمن در مورد بافت تعاملی ایرانیان، با استفاده از تکنیکهای مشاهدة مشارکتی و مصاحبههای نیمهساختاریافته، ضمن ارائة تعریفی بومی از مفهوم بیتفاوتی اجتماعی و گونهشناسی انواع موقعیتهای اجتماعی در بافت تعاملی ایرانیان، انتخاب بیتفاوتی را در نسبت با موقعیتهای اجتماعی مختلف مورد بررسی قرار دهیم.براساس یافتهها، در نسبت با دو حوزة تقابل نمادین اصلی «برابریـنابرابری» و «صمیمیتـغریبگی» که در فرایند تعاملی ایرانیان وجود دارد، شش نوع موقعیتاجتماعی برای خلق بیتفاوتی اجتماعی قابل شناسایی است.
خلاصه ماشینی:
بنابراین پرسش اصلی که درصدد هستیم در این مقاله به آن ها پاسخ دهیم این است که :«کنش گران ایرانی چگونه در جریان زندگی روزمره ، برمبنای تشخیص شان از موقعیت اجتماعی خودشان و دیگران ، تصمیم میگیرند که نسبت به یک وضعیت بیتفاوت شوند؟» برای پاسخ به این سوأل در چارچوب رویکرد نظریـروشی اتنومتدولوژی، باید روشن شود که : ١- تعریف کنش گران از بیتفاوتی چیست ؟ ٢- کنش گران چگونه موقعیت اجتماعی خود را تعریف میکنند؟ ٣- کدام موقعیت های اجتماعی برای انتخاب بیتفاوتی مساعدترند؟ ٣- پیشینۀ مطالعاتی «بیتفاوتی» ترجمه ای از واژٔە انگلیسی Apathy است که از ریشۀ کلمۀ یونانی Apathia برگرفته شده و در ادبیات فلاسفۀ رواقی، برای نشان دادن بی تفاوتی نسبت به چیزی که فرد مسئولِ آن نیست به کار می رفت (محسنی تبریزی و صداقتی فرد، ١٣٩٠).
نتایج تحقیق آن ها با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه ، بر روی ٤١٠ نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز نشان داد که میان بیتفاوتیاجتماعی و بیگانگی، رابطه معنادار وجود دارد و بیگانگی اجتماعی با ضریب مستقیم ٠/٧٤ بالاترین میزان تغییرات واریانسی بیتفاوتی اجتماعی را تبیین می کند (نادری و همکاران ، ١٣٨٨، ص ٥٤) محسنیتبریزی و صداقتیفر نیز در تحقیقی با عنوان «پژوهشی درباره بیتفاوتیاجتماعی در ایران ، مورد پژوهش :شهروندان تهرانی »، با تأکید بر چندبعدی بودن مفهوم بیتفاوتیاجتماعی، برمبنای نظریات متنوعی که حول این مفهوم صورت بندی شده است ، الگویی نظری ـ تبیینی تدوین کرده و با استفاده از روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه ، ٨٣١ نفر از شهروندان تهرانی را که با روش نمونه گیری خوشه ای از مناطق ٢٢ گانه تهران انتخاب شده بودند، مورد آزمون قرار دادند.