چکیده:
الیوت، پدر نقد نو، در خلال مباحث و دیدگاههای ادبیاش به موضوعی مهم پرداخته که کمتر موردتوجه قرار گرفته است؛ آنچه که میتواند در ارزشیابی آثار برتر ادبی، معیارهایی مهم بهشمار رود و حتی در آفرینش آثار ادبی فاخر نیز راهنمای عمل قرار گیرد. وی با رویکردی تازه به معرفی آثاری پرداخته که به تعبیر خاص او «کلاسیک»اند؛ نه کلاسیک بهمعنی اثری کهن و مقبول و نه کلاسیک بهمعنی اثری مطابق با اصول مکتب کلاسیسیسم. آنچه وی اثر کلاسیک خوانده، آفرینشهای ادبی برجستهای است با ویژگیهایی ممتاز؛ چیزی که به این آثار، ارزشی ذاتی میبخشد که فراتر از معیارهای مقبول هنری، اجتماعی و فرهنگی روزگار خلق اثر است. آثار کلاسیک در رویکرد الیوت از کمال و غنایی که وی از آن به «پختگی» تعبیر کرده، برخوردارند و این پختگی از سه جنبه است؛ «پختگی زبانی»، «پختگی فرهنگی» و «پختگی نویسنده». این ویژگیها سبب میشود آثار کلاسیک به این معنی، در روزگاران مختلف، مقبول مخاطبانی از فرهنگها و سرزمینهای متفاوت باشند.
خلاصه ماشینی:
در پي يافتن اين ويژگيها است 1-Publius Vergilius Maro (Virgil) 2-classic که اليوت ديدگاه خود را در باب کلاسيک مطرح ميکند و عناصر خاصي را در ويرژيل رديابي و مشخص ميکند که ديگر آثار نيز در صورت دارابودن اين خصوصيات ، اثري کلاسيک ـ البته با تعريفي که اليوت ارائه ميدهد ـ به شمار ميروند.
به ديگر سخن ، مخاطب اثر کلاسيک موظف نيست تاريخ و جغرافياي فرهنگي خالق اثر را بررسي کند تا بتواند با آن اثر ارتباط برقرار کند؛ بلکه اين وظيفۀ خالق اثر است که آنچه خلق ١- البته چنان که اليوت تذکر ميدهد ممکن است ما مخاطبان عصر مدرن ، رفتارهاي روم و يونان باستان را زشت و وحشيانه بشمريم اما در داوري خويش بايد چند نکته را به خاطر داشته باشيم : روزگار نويسنده و سطح و کيفيت رفتارها، مقايسه رفتارها در ميان نويسندگان مختلف آن روزگار، تحليل و توجه دقيق به رفتار و گفتار شخصيت ها و يافتن نگاه غالب هر نويسنده .
او اين توجه و شناخت را تنها در ساحت سنتي که مؤلف به طور مستقيم بدان تعلق دارد محدود نميکند؛ بلکه معتقد است او بايد نسبت به ديگر سنت هاي متفاوت ، اما هم جنس با سنت خود نيز آگاهي داشته باشد؛ چنان که در مورد ويرژيل نيز آگاهي و درک عميق وي از ادبيات رومي و يوناني پيش از خود، در نيل به پختگي و کمالش تأثير بسزايي داشت ( ,Eliot .