چکیده:
این مقاله مدل سنتی دوبخشی که در آن از نیروی کار و سرمایه به عنوان عوامل تولید استفاده میکند را توسعه میدهد؛ بدین صورت که در این مدل، سه عامل تولید سرمایه، نیروی کار ماهر و نیروی کار غیرماهر مورد استفاده قرار میگیرد. فرض میشود بخش قابل تجارت، از سرمایه و نیروی کار ماهر و بخش غیر قابل تجارت، از سرمایه و نیروی کار غیرماهر برای تولید استفاده میکنند. هدف اصلی این مقاله بررسی اثرات بهرهوری بر شاخص نرخ ارز حقیقی با توجه به فراوانی نیروی کار ماهر و غیرماهر است. بدین منظور از دادههای تلفیقی شامل ایران و شرکای تجاری ایران در بازه زمانی 2015-2000 با استفاده از روشهای اثرات ثابت (FE)، حداقل مربعات معمولی پویا (DOLS)، حداقل مربعات معمولی تعدیل شده کامل (FMOLS) و روش میانگین گروهی دادههای تلفیقی (PMG) استفادهشده است. نتایج برآوردها نشان میدهند که افزایش بهرهوری منجر به تقویت بیشتر نرخ ارز حقیقی در کشورهای با فراوانی نیروی کار ماهر میشود.
This article develops the traditional two-part model in which uses labor and capital. That is، in this model، for production are used capital، skilled labor and unskilled labor. It is assumed; tradable sector for production use capital and skilled labor and non-tradable sector use capital and unskilled labor. The main objective of this article is investigation the effects of productivity on the real exchange rate index according to the abundance of skilled and unskilled labor. For this purpose، This article are used pooled data including Iran and trade partners of Iran in the period 2000-2015 using Fixed Effects (FE)، Dynamic Ordinary Least Square (DOLS)، Fully Modified Ordinary Least Square (FMOLS) and Pooled Mean Group (PMG) methods. The Estimated results show that the increase in productivity will lead to higher (lower) real exchange rate appreciation in countries that have the high abundance of (unskilled) skilled labor.
خلاصه ماشینی:
از اینرو این مقاله به بررسی تأثیر بهرهوری نیروی کار بر رفتار نرخ ارز حقیقی با توجه به فراوانی نسبی نیروی کار ماهر و غیرماهر در دوره زمانی ۱۶ ساله (۲۰۱۵- ۲۰۰۰) با استفاده از روشهای اثرات ثابت (FE)، حداقل مربعات معمولی پویا (DOLS)، حداقل مربعات معمولی تعدیلشده کامل (FMOLS) و روش میانگین گروهی دادههای تلفیقی (PMG) میپردازد.
همانطور که مشاهده گردید در ایران و جهان پژوهشهای زیادی در رابطه با اثرات بهرهوری و نرخ ارز حقیقی صورت گرفته است و همچنین تعدادی از آنها به بررسی آزمون اثر بالاسا - ساموئلسون پرداختهاند ولی در این مطالعات به نتایج متفاوتی دست پیدا کردهاند.
این مدل نشان میدهد که اگر یک کشور کالای مهارتبر صادر کند و سپس بهرهوری بخش قابل تجارت افزایش یابد ممکن است موجب تقویت نرخ ارز حقیقی شود که اندازه آن به نسبت نیروی کار ماهر به غیرماهر در اقتصاد بستگی دارد.
قضیه: در مدل دوبخشی که سرمایه بین بخشها متحرک است نیروی کار ماهر در بخش قابل تجارت و نیروی کار غیرماهر در بخش غیرقابل تجارت مورداستفاده قرار میگیرد؛ افزایش دائمی بهرهوری بخش قابل تجارت، بهشرط 1-ζLs > µLu، باعث تضعیف نرخ ارز حقیقی در بلندمدت میشود.
به تصویر صفحه مراجعه شودبرآورد مدل نتایج تئوری نشان میدهد که ارتباط بین نرخ ارز حقیقی و بهرهوری بخش قابل تجارت بستگی به نسبت نیروی کار ماهر به غیرماهر دارد.
این مدل نشان میدهد که افزایش بهرهوری منجر به تقویت بیشتر نرخ ارز حقیقی در کشورهای با فراوانی نیروی کار ماهر میشود.
Effect of sector productivity on Iran's real effective exchange rate (a test on Balassa-Samuelson effect).