چکیده:
واژه «امی» که در قرآن و روایات اسلامی به کار رفته است، در هر مورد مفهوم خاصی دارد. در قرآن پیامبر اسلام دو بار به این صفت متصف شده است. علمای لغت و تفسیر «امی» را به کسی می گفتند که خواندن و نوشتن نمی دانست، از این جهت اعتقاد بر این بود که پیامبر مانند توده مردم عرب خواندن و نوشتن نمی دانست. در بخش اول مقاله ابتدا مفهوم این واژه را ازکتب لغت بیان نموده و نظرهای مختلف درباره واژه «امی» را از قول علما و مفسران می آوریم. سپس امی بودن پیامبر درآیات قرآن و از نظر تفسیر بررسی می شود. درمرحله سوم اختلاف روایات کتاب بصائر الدرجات (که می گویند پیامبر به 72 یا 73 زبان خوانده و یا نوشته) با آیات قرآن در مورد امی بودن پیامبر بررسی می شود. این نوشتار سعی دارد بین این روایات و آیات قرآن جمع و نظر مختار را با دلایل انتخاب کند و در مرحله آخر دلایل و شواهد روایی و تاریخی بر امی بودن پیامبر آورده می شود.
خلاصه ماشینی:
(مصطفوی، 1360: 137) راغب اصفهانی به نقل از فراء میگوید: «امیون در این آیه (بقره، 78) اعرابی بودند که کتابی نداشتند و در معنای آیه گفتهاند: امی، منسوب به امتی است که عادتا نمیتوانستند بنویسند و نمیتوانستند بخوانند چنان که لفظ عامی به کسی گفته میشود که بر روش عامه مردم باشد و نیز گفته شدهازاین جهت امیون خطاب شدهاند، که اگر چه خواندن و نوشتن کتابی را نمیدانستند و نمیتوانستند، اما ندانستن و نتوانستن نوشتن و خواندن را برای خود فضیلتی میدانستند چون حفظ میکردند و بی نیاز از نوشتن و خواندن از روی کتاب بودند».
آیت الله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه امیین را جمع امی، به معنای درس نخوانده میداند و تأکید میکند که امی منسوب به ام است؛ یعنی شخصی که مکتبی جز مکتب دامان مادرش ندیده است، وی نمیپذیرد که مراد از امیین در این آیه، اهل مکه باشند، چرا که نه پیامبر اسلام تنها برای اهل مکه مبعوث شد و نه سورة جمعه در مکه نازل شد.
اما اینکه آیه دوم سورة جمعه: (یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة) و آیات دیگری که به این مضمون است، دلیل برآن است که پیامبر قرآن را از روی نوشته بر مردم میخواند، کاملا اشتباه است؛ زیرا تلاوت هم به خواندن از روی نوشته گفته میشود و هم به خواندن از حفظ.