چکیده:
پی آمد ابتدایی زلزله ی مهیب پنجم دی ماه یک هزار سیصد هشتاد دو شهر بم، کشته شدن بیش ازسی هزار نفر و بی خانمان شدن صدها هزار نفر از قربانیان این حادثه بود. اگر چه زلزله در حیطه ی مباحث جامعه شناسی قرار ندارد؛ ولی بعد از وقوع، به سبب آثاراجتماعی گوناگون از جمله از هم گسیختگی سازمان و روابط اجتماعی و اختلال در نظم اجتماعی به موضوعی جامعه شناختی بدل می شود. با وجود آسیب های اجتماعی زلزله، بیشتر به خسارات مالی و جسمانی آن پرداخته شده و پیامدهای اجتماعی آن کمتر مورد توجه بوده است. بدین منظور مقاله حاضر بر آن شد که پیامدهای جامعه شناختی زلزله در شهر بم را در دو بخش واکنش های جمعی و دگرگونی های اجتماعی مورد بررسی قرار دهد. این نوشتار، مقوله های مربوط به واکنش های جمعی را در میان 220 آزمودنی دختر و پسر مقطع متوسطه شهر بم با روش نمونه گیری تصادفی ساده و ابزار پرسشنامه به محک آزمون نهاده است. سنجش معرف های دگرگونی های اجتماعی نیز با ابزار مشاهده و مصاحبه مورد نظر است. یافته ها حکایت از آن دارد که بعد از زلزله روحیه تقدیر گرایی، همبستگی اجتماعی و مشارکت اجتماعی در بین حادثه دیدگان افزایش یافته، همچنین زلزله، دگرگونی ها و تغیراتی از جمله فروپاشی تقسیم کار اجتماعی، تخریب شبکه های مردمی، آسیب پذیری خانواده و عدم سازش ساخت ها را به همراه داشته است.
خلاصه ماشینی:
يافته ها حکايت از آن دارد که بعد از زلزله روحيه تقدير گرايي ، همبستگي اجتماعي و مشارکت اجتماعي در بين حادثه ديدگان افزايش يافته ، همچنين زلزله ، دگرگوني ها و تغيراتي از جمله فروپاشي تقسيم کار اجتماعي ، تخريب شبکه هاي مردمي ، آسيب پذيري خانواده و عدم سازش ساخت ها را به همراه داشته است .
اين پيامدها از جهات مختلف قابل بررسي است ؛ اما هدف نوشتار مذکور، شناخت آن ها در دو بخش الگوهاي رفتاري و دگرگوني هاي اجتماعي و ارائه ي راهکارها و خط مشي هاي عملي است تا مديران و تصميم گيران با تکيه بر نتايج به دست آمده در يابند که به منظور تحقق شرايط مطلوب پس از حادثه ، چه نوع اهرم هايي بايستي مورد استفاده قرار گيرد و از کدام شيوه ها مي بايست پرهيز شود.
به طور کلي اين شاخه از جامعه شناسي ، به دنبال مشخص نمودن اين مسأله است که در شرايط فاجعه چه متغيرهايي بر ساختار يک نظام اجتماعي و روابط درون آن تأثير مي گذارد و همچنين با فرض عدم امکان جلوگيري از بروز يک واقعه فيزيکي مانند زلزله ، چه اقداماتي بايد انجام داد که از تبديل شدن حادثه به فاجعه ممانعت شود.
به منظور سنجش تغييرات و دگرگوني هاي اجتماعي بعد از زلزله از معرف هايي از جمله فروپاشي تقسيم کار اجتماعي ، تغيير در هنجارهاي حاکم ، تخريب شبکه هاي مردمي و خانوادگي و تضعيف موقعيت زنان در مقايسه با مردان استفاده شده است .
Toward a Reconceptualization of Disaster for the Enhancement of Social Preparation, Dynes etal.